سهم ناچیز سوختبران از قاچاق سوخت؛ سود هنگفت در جیب کیست؟
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
برخی رسانهها پا را فراتر نهاده و بدون اشاره به فقر و بیکاری که در مناطق مرزی کشور بیداد میکند، درآمد سوختبری را پول بادآوردهای توصیف میکنند که باعث میشود حتی نوجوانان ترک تحصیل کرده و سراغ سوختبری روند تا پول بیشتری به جیب بزنند!
با وجود واقعیتهایی که از آمار و ارقام مربوط به قاچاق سوخت قابل استخراج هستند، اغلب رسانههای حکومتی مقصر ناترازی بنزین در داخل کشور و صفهای طولانی مردم مقابل پمپ بنزینها، خصوصا در مناطق مرزی را سوختبرانی معرفی میکنند که سهم ناچیزی در قاچاق بنزین و گازوئیل به کشورهای همسایه دارند
تصاویر تعقیب نیروی انتظامی و گریز سوختبران در مناطق مرزی کشور به ویدیوهایی آشنا در فضای مجازی و رسانهها تبدیل شدهاند
برخی رسانهها پا را فراتر نهاده و بدون اشاره به فقر و بیکاری که در مناطق مرزی کشور بیداد میکند، درآمد سوختبری را پول بادآوردهای توصیف میکنند که باعث میشود حتی نوجوانان ترک تحصیل کرده و سراغ سوختبری روند تا پول بیشتری به جیب بزنند!
با وجود واقعیتهایی که از آمار و ارقام مربوط به قاچاق سوخت قابل استخراج هستند، اغلب رسانههای حکومتی مقصر ناترازی بنزین در داخل کشور و صفهای طولانی مردم مقابل پمپ بنزینها، خصوصا در مناطق مرزی را سوختبرانی معرفی میکنند که سهم ناچیزی در قاچاق بنزین و گازوئیل به کشورهای همسایه دارند
تصاویر تعقیب نیروی انتظامی و گریز سوختبران در مناطق مرزی کشور به ویدیوهایی آشنا در فضای مجازی و رسانهها تبدیل شدهاند
برخی رسانهها پا را فراتر نهاده و بدون اشاره به فقر و بیکاری که در مناطق مرزی کشور بیداد میکند، درآمد سوختبری را پول بادآوردهای توصیف میکنند که باعث میشود حتی نوجوانان ترک تحصیل کرده و سراغ سوختبری روند تا پول بیشتری به جیب بزنند!
تصاویر تعقیب نیروی انتظامی و گریز سوختبران در مناطق مرزی کشور به ویدیوهایی آشنا در فضای مجازی و رسانهها تبدیل شدهاند. تعقیب و گریزهای مرگباری که در بسیاری از موارد با تیراندازی نیروهای امنیتی همراه بوده و به کشته شدن سوختبران در مناطق مرزی، خصوصا سیستان و بلوچستان میانجامند.
حکومت دلیل تعقیب سوختبران و مبارزه با سوختبری را قاچاق سوخت اعلام کرده و مبارزه با سوختبران را برای اقتصاد کشور لازم میداند؛ تعقیب و تیراندازی به افرادی که برای تامین هزینههای زندگی به ناچار مسافتهای طولانی را به همراه گالنهای سوخت طی میکنند تا بتوانند از انتقال بنزین و گازوئیل، کمکخرج زندگی خود را به دست آورند. آنها از قاچاق سوخت چه سهمی دارند؟ سود هنگفت قاچاق سوخت به جیب چه کسانی میرود؟ آیا مبارزه با سوختبری و توقف کامل آن جلوی قاچاق سوخت را میگیرد؟
***
سود هنگفت قاچاق سوخت
نرخ بنزین در داخل ایران هزار و ۵۰۰تاسه هزار تومان به ازای هر لیتر است و گازوئیل لیتری ۳۰۰تا ۶۰۰ تومان فروخته میشود.
همین بنزین و گازوئیل در کشورهای همسایه با نرخهای چند برابری فروخته میشوند؛ به عنوان مثال، بر اساس آخرین گزارش معاونت اقتصادی وزارت امور خارجه، بنزین در پاکستان در هر لیتر ۲۶۹ روپیه (معادل تقریبی ۵۸ هزار تومان) و بهای گازوئیل حدود ۲۷۳ روپیه (معادل ۵۹هزار تومان) فروخته میشود.
«جلیل سالاری»، معاون وزیر نفت روند قاچاق سوخت را این گونه توضیح میدهد: «کامیوندارها در برخی شهرها سوخت خود را با قیمت ۳۰۰ تومان خریده و آن را با قیمت هشت هزار تومان به وانتها میفروشند و وانتها نیز آن را با قیمت ۱۰ هزار تومان به نفر بعد و نفر بعدی نیز با قیمت ۱۱ هزار تومان به خریداران صاحب تریلی جهت انتقال به مرز میفروشند. در آخر نیز خریدار نهایی با قیمت ۱۳ هزار تومان سوخت را خریده و به کشورهای همجوار صادر میکند.»
با فرض صحت روند مورد توصیف معاون وزیر نفت، هر لیتر گازوئیل و بنزین برای قاچاقچیان از ۴۵هزار تا ۵۵ هزار تومان سود دارد و با توجه به آمار رسانهها از قاچاق روزانه ۲۰میلیون لیتر بنزین و گازوئیل، با ضرب رقم سود به ازای هر لیتر در رقم کل قاچاق، به بازه عددی ۹۰۰ میلیارد تا یک میلیارد و ۱۰۰میلیون تومان میرسیم. به این ترتیب، حداقل سود انتقال ۲۰میلیون لیتر سوخت به صورت روزانه، حدودا رقمی معادل ۹۰۰میلیارد تومان به صورت میانگین بین بنزین و گازوئیل خواهد بود.
حال سوال اصلی این جا است که این سود هنگفت به جیب چه افرادی سرازیر میشود؟
آمارها از قاچاق سوخت چه میگویند؟
برآوردها از قاچاق سوخت به خارج از کشور از خروج غیر قانونی روزانه ۲۰میلیون لیتر بنزین و گازوییل خبر میدهند. ارزش رقمی این حجم از قاچاق، سالانه پنج میلیارد دلار، معادل ۲۰۰هزار میلیارد تومان تخمین زده شده است.
پیش از این هم رییس «اتحادیه انجمنهای علمی» میزان قاچاق روزانه سوخت را تا ۲۰میلیون لیتر برآورد کرده بود؛ با در نظر گرفتن متوسط حجم تانکرهای حمل سوخت با مخازن بزرگ که از ۲۱هزار تا ۴۴هزار حجم ذخیرهسازی برخوردارند، رقم ۲۰میلیون لیتر، یعنی تردد روزانه ۶۰۰ تا هزار تریلی و تانکر بزرگ در مرزهای کشور. حجم عظیمی که به هیچ صورتی در تردد چند نیسان و مخزن سوخت بر پشت سوختبران جای نمیگیرد.
در این میان بر خلاف اظهارات معاون وزیر نفت که آغاز روند قاچاق را بعد از جایگاهها توصیف میکند، بسیاری از کارشناسان معتقدند حجم عمده قاچاق سوخت پیش از رسیدن به جایگاه انجام میشود.
«ابراهیم کاوه»، کارشناس حوزه سوخت معتقد است قاچاقهای تانکری اغلب از مبادی تولیدی و پیش از ورود به جایگاهها انجام میشوند.
«محمدعلی قدیری»، کارشناس حوزه انرژی هم معتقد است که بیشترین انحراف و قاچاق سوخت را باید در جایگاههای سوخت، انبارهای نفتی، نفتکشها، ناوگان حمل و نقل جادهای، نیروگاهها و سایر صنایع که مصرف سوخت مایع دارند، جستوجو کرد.
سود هنگفت قاچاق سوخت نصیب چه کسانی میشود؟
نقش افرادی از بدنه دولت در قاچاق سیستماتیک و گسترده سوخت در ایران موضوعی است که بارها در فضای رسانهای مطرح شده است.
برخی رسانههای بینالمللی ناترازی سوخت در کشوری نفتخیز در مقابل میلیاردها لیتر قاچاق بنزین را تناقضی آشکار و رازی پنهان توصیف کرده و به نقل از یکی از اعضای کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، درآمد روزانه ایران حاصل از قاچاق سوخت را ۳/۳میلیارد دلار و معادل کل بودجه عمرانی سالانه کشور تخمین میزنند.
به گزارش «رویترز» در ۲۱فوریه ۲۰۱۹، قاچاقچيان بزرگ سوخت افرادی مانند وزیر دولت «محمود احمدینژاد»، رییس جمهوری دولتهای نهم و دهم هستند که از ارتباطات خود برای عبور روزانه کاروانهای نفتکش در سراسر مرزهای شمالی ایران استفاده کردهاند؛ حتی زمانی که ایران به دلیل کمبود شدید ظرفیت پالایشی، تقریباً تمام بنزین خود را وارد میکرده است.
خبرهایی از رد پای افراد دولتی و حتی کارمندان وزارتخانهها در قاچاق سوخت در سالهای گذشته به کرات در رسانههای داخلی منتشر شدهاند.
به گزارش آژانس اطلاعات داخلی پاکستان در بهمن ماه ۱۴۰۲، یکسوم کل گازوئیل مصرفی پاکستان از راه قاچاق از ایران تامین میشود. این گزارش همچنین نشان میدهد که ۹۰ مقام دولتی و ۲۹ سیاستمدار پاکستانی در قاچاق سوخت ایران به پاکستان دخالت دارند.
با در نظر داشتن این واقعیت که پاکستان تنها یکی از کشورهای همسایه مقصد قاچاق بنزین ایران بوده و با توجه به حجم عظیم برآورد شده از حجم قاچاق سوخت، واضح است که حجمی معادل بیش از ۲۰میلیون لیتر در روز را نمیتوان روزانه از نازلهای جایگاههای سوخت بیرون کشید. به این ترتیب به نظر میرسد که عمده قاچاق سوخت کشور پیش از رسیدن به جایگاهها انجام میشود؛ واقعیتی که بارها از سوی کارشناسان یا حتی دولتمردان به آن اشاره شده و در خصوص قاچاق گسترده سوخت پیش از جایگاهها، هشدار داده شده است.
«مالک شریعتی»، عضو کمیسیون انرژی مجلس در فروردین ۱۴۰۲، در مصاحبه ویدیویی از قاچاق سالانه یکونیم میلیارد لیتر قاچاق سوخت مایع پرده برداشت.
شریعتی عمده قاچاق گازوئیل در ایران را مربوط به نیروگاهها دانست که هیچ نظارتی ندارند.
عضو کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به حسابسازی و فاکتور درست کردن، اعلام کرد تانکرها گازوئیل را در نیروگاهها تخلیه نمیکنند.
مالک شریعتی تلویحا قاچاق سوخت توسط رانندگان و سوختبران محلی را در مقابل حجم قاچاق کشور، ناچیز دانست.
«محمد جعفری»، معاون ستاد مبارزه با قاچاق کالا هم در اردیبهشتماه سال جاری اعلام کرد حدود ۲۵درصد سوخت درخواستی نیروگاهها مصرف نشده و مستقیما قاچاق میشوند؛ حجم عظیمی از سوخت که نه توسط اتوبوس و نیسان و موتور و حتی کول سوختبران که توسط کشتیهای تجاری بزرگ و نفتکشهای عظیم از طریق خلیج فارس قاچاق میشوند.
برای نمونه، ۱۵ آذر ۱۴۰۲ خبرگزاری «مهر» از توقیف دو فروند کشتی حامل سوخت قاچاق به حجم تقریبی ۴.۵ میلیون لیتر در جنوب جزیره «ابوموسی» خبر داد.
یکی از این دو کشتی با دو میلیون و ۲۸۰ هزار لیتر سوخت قاچاق در جنوب جزیره ابوموسی با ۱۳ خدمه خارجی و کشتی دیگری نیز تقریباً با دو میلیون و ۳۰۰ هزار لیتر سوخت قاچاق و ۲۱ نفر خدمه توقیف شدند؛ قاچاق گسترده در حجمهای عظیم که مقایسه آن با بار سوختبران بیشتر به یک شوخی تلخ شبیه است.
رسانههای حکومتی؛ سودجویی سوختبران عامل ضربه به اقتصاد کشور
با وجود واقعیتهایی که از آمار و ارقام مربوط به قاچاق سوخت قابل استخراج هستند، اغلب رسانههای حکومتی مقصر ناترازی بنزین در داخل کشور و صفهای طولانی مردم مقابل پمپ بنزینها، خصوصا در مناطق مرزی را سوختبرانی معرفی میکنند که سهم ناچیزی در قاچاق بنزین و گازوئیل به کشورهای همسایه دارند.
حتی برخی رسانهها پا را فراتر نهاده و بدون اشاره به فقر و بیکاری که در مناطق مرزی کشور بیداد میکند، درآمد سوختبری را پول بادآوردهای توصیف میکنند که باعث میشود حتی نوجوانان ترک تحصیل کرده و سراغ سوختبری روند تا پول بیشتری به جیب بزنند!
خبرگزاری «برنا» در گزارشی با عنوان «ضرر اقتصادی پنج میلیارد دلاری قاچاق سوخت به ایران»، تماما از تصاویر سوختبران و نیسانهای کوچک حامل چند تانکر استفاده کرده است.
این رسانه با اشاره به اختلاف بالای بهای بنزین با کشورهای همسایه، دلیل روی آوردن به سوختبری را سودجویی مردم محلی توصیف کرده و کوچکترین اشارهای به فقر و بیکاری فزاینده و ناچاری مردم به انجام کار سخت و خطرناک سوختبری نکرده است. آنها تلاش میکنند مبارزه با سوختبران را مبارزه با قاچاق جلوه دهند.
بیکاری و فقر فزایندهای که عمدی به نظر میرسد
بر اساس گزارشهای فعالان حقوق بشری و سیاسی بلوچ، بیکاری گسترده در این مناطق موجب میشود بسیاری از مردمان بلوچ برای تامین معاش، به شغل خطرناک سوختبری تن دهند.
«هامین بلوچ»، فعال سیاسی ساکن بلوچستان معتقد است: «با وجود موقعیت استراتژیک بلوچستان که بسیاری از صنایع سنگین میتوانند در سواحل آن تاسیس شوند و مساله اشتغال مردم بلوچ را به طور مطلق تغییر دهند، باز هم حکومت حاضر نیست این کار را انجام دهد. حتی در پروژههای محدود هم برای تکمیل پرسنل تخصصی و غیرتخصصی، از نیروهای غیربومی استفاده کرده و بلوچها را دور نگه میدارند.»
به گفته او، گزارشهای منتشر شده درباره شرکتهای پتروشیمی چابهار، از جمله «نگین مکران»، «سینا» و «آوای جهانبین پارسیان» نشان میدهند که استخدام کارگر متخصص و غیرمتخصص بلوچ به سختی انجام میشود و در صورت استخدام هم حقوق و مزایای دریافتی کارگران بلوچ، پایینتر از کارگران غیر بومی است.
فقر و بیکاری عمدی در مناطق مرزی و سوق دادن مردم محلی به سوختبری که برای آنها خطرات جانی جدی دارد، صرفا به نفع قاچاقچیان بزرگ و اصلی است که با دستیابی به منابع مالی و حمایتی، از سوختبری مردم محلی، سود سرشار و قابل توجی نصیب خود میکند. از سوی دیگر، خود را پشت سوختبرانی که با نیسان و موتورسیکلت سوختبری میکنند، پنهان کرده و رسانههای حامی هم با حمایت از آنها، مقصر مشکل بزرگ قاچاق سوخت و ضربه به اقتصاد کشور را سوختبران محلی معرفی میکنند.