پنجشنبه - ۲۰-۰۲-۱۴۰۳
فلاکت دین یک باره هم بیان و هم اعتراض
علیه فلاکت واقعی است.دین آه آفریده ستم
دیده،دل جهانی بی دل،و روح شرایط بی روح
است.افیون توده هاست
پنجشنبه - ۲۰-۰۲-۱۴۰۳
فروغ تقی‌پور متولد ۱۳۷۳ هم‌اکنون در زندان اوین محبوس است و باید تا ۴۴سالگی در حبس بماند.
فروغ برای اولین‌بار در اسفندماه ۱۳۹۸ بازداشت و همراه با مادرش به زندان اوین منتقل شد و برای هفته‌های متوالی تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت.
او در اسفندماه سال ۹۸ به ۵ سال حبس تعزیری از بابت اتهام ارتباط با مجاهدین محکوم شد اما در بهمن سال ۱۴۰۱ بعد از دستور عفو زندانیان سیاسی، از زندان آزاد شد. دوره‌ی حبس دوساله‌ی او همراه با بیماری‌های جسمی متعدد بود.
در مرداد سال ۱۴۰۲ در حالی‌که تنها ۶ماه از آزادی او گذشته بود، نهادهای امنیتی بدون هیچ اتهام مشخص و تنها به علتِ برآوردهای اولیه بابت شورش‌های معیشتی در پائیز، او را بازداشت و به بند ۲۰۹ اوین منتقل کردند.
در حالی‌که در روزهای قیام زن زندگی آزادی او در سلول انفرادی محبوس بود، در آذرماه ۱۴۰۲ از بابت اتهام کذایی “عضویت در گروه‌های مخالف نظام” محاکمه شد. شکنجه‌گران دوماه او را در سلول‌های انفرادی تحت انواع شکنجه‌های جسمی و روانی قرار دادند تا به سناریوی آن‌ها تن دهد.
نهایتا در بهمن‌ماه همان سال به حکم ظالمانه‌ی ۱۵ سال زندان تعزیری محکوم شد.
هستی امیری از زندانیان سیاسی و هم‌بندیان سابق فروغ، در رابطه با شخصیت او نوشته است:
“فروغ تقی‌پور از آن زندانیانی بود که مدام تختش عوض می‌شد. هر بار نوبت تخت یک خودش می‌شد بلافاصله به هر کسی که سنش بیشتر بود تخت را می‌داد. احتمالا هنوز هم همین‌طور باشد. فروغ تقی‌پور بیست و نه سالش است. نزدیک به سه سال زندان بود و چند ماه بعد از آزادی بازداشت شد. حالا در آستانه دهه چهارم زندگی‌اش پانزده سال حکم حبس اجرایی دارد و نزدیک به هفت ماه است که بازداشت موقت است. چشم‌هایم را می‌بندم فروغ را اینگونه تصور میکنم: روزهای حبسش را در سکوت خودش و گهگاه پچ پچ‌هایی صمیمانه و خنده‌های زیرکانه در تخت مرضیه فارسی می‌گذراند. کتابی زیر بغلش و جمع‌‌خوانی در هواخوری اوین. شاید هم کیف‌هایی بدوزد و روزی به دستمان برساند. شب‌ها در نمازخانه بند نشسته است و احتمالا الان مجموعه آثار لنین را می‌خواند. نوبت آشپزی‌اش که می‌شود کوکو سبزی درست می‌کند. تند و تند هم می‌زند و سفره را آماده می‌کند. نوبت کارگری‌اش که می‌شود هم‌بندیانش نفس راحتی خواهند کشید. فروغ انقدر تمیز و مرتب و بادقت است که هیچ کثیفی‌ای باقی نخواهد ماند. شاید هم اگر کاموا به بند برسد عروسک‌هایی درست کند و توی تختش بچیند. اما فروغ جان عزیزم امیدوارم زود زود آزادی آزادی آزادی.”
منبع: Blackfishvoice