اعتراضات مشهد و شعارها/نادر کار


14-12-2025
بخش خبر و تحلیل خبر
45 بار خواندە شدە است

بە اشتراک بگذارید :

artimg

اعتراضات مشهد و شعارها

در پی درگذشت مشکوک خسرو علیکردی وکیل دادگستری، فعال حقوق بشر و مدافع خانواده‌های جان‌باختگان اعتراضاتدر شهر مشهد مراسم هفتم او روز جمعه ۲۱ آذر ۱۴۰۴ برگزار شد که به نقطه‌ای از تقابل میان نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی و فعالان حقوق بشر تبدیل شد.

مراسم هفتم برای بسیاری از شرکت‌کنندگان نه تنها یک مراسم سوگواری بود، بلکه به‌لحاظ سیاسی نیز نمادی از اعتراض به مرگ مشکوک یک وکیل حقوق بشر و به‌صورت گسترده‌تر اعتراض به سرکوب‌گری‌های حکومت بود.

بنا به گزارش سازمان حقوق بشری هه‌نگاو:

تازه‌ترین خبرها از مشهد حاکی از آن است که روز گذشته دستکم ٤٠ شهروندان و فعالین حقوق بشری، سیاسی و مدنی در مراسم هفتم خسرو علیکردی وکیل جانباخته کورد بازداشت شده‌اند که هویت ۳۱ نفر از آنها تاکنون برای هه‌نگاو احراز شده است. به این ترتیب در لیست به‌روزرسانی‌شده علاوه بر سیزده تن از فهرست روز گذشته جواد علیکردی، محمدحسین حسینی، حامد حسینی و حیدر چاه چمندی، فعالان اجتماعی همچنین طیبه نظری، جواد جلالی، محمود خانعلی، امیر خاوری، یاسر دهستان، پوریا نجارزاده، ایرج، مجتبی و بهروز علیکردی، میلاد فتاح، حامد رسولخانی، مهدی رسولخانی، حسین محبی، محمدرضا بابایی و حامد زارع نیز افزوده شده‌اند

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، روز جمعه ٢١ آذر ماه ١٤٠٤ (١٢ دسامبر ٢٠٢٥) در جریان برگزاری مراسم هفتم خسرو علیکردی، وکیل جانباخته کورد و اهل سبزوار در مشهد، نیروهای حکومتی با هجوم به محل برگزاری مراسم دست‌کم ٤٠ نفر از جمله نرگس محمدی برنده جایزه نوبل، شش تن از اعضای خانواده علیکردی و شماری از زندانیان سیاسی سابق و فعالین مدنی و همچنین اعضای خانوادەهای دادخواه را بازداشت کردند.

لیست به‌روزرسانی‌شده هه‌نگاو از بازداشت‌شدگان به این ترتیب است: نرگس محمدی زندانی سیاسی سابق و برنده جایزه صلح نوبل، پوران ناظمی، عالیه مطلب‌زاده، سپیده قلیان، هستی امیری و ابولفضل ابری زندانیان سیاسی سابق، علی آدینه‌زاده، جواد علیکردی، داوود علیکردی و احمد علیکردی، بهروز علیکردی، ایرج علیکردی و مجتبی علیکردی شهروندان کورد و از اعضای خانواده خسرو علیکردی، نورا حقی، حسن باقری‌نیا،  کمال جعفر یزدی و محمدحسین حسینی، فوتبالیست و از بازداشت‌شدگان جنبش ژن، ژیان، ئازادی، جواد جلالی، محمود خانعلی، امیر خاوری حامد حسینی و حیدر چاه چمندی، دو فعال اجتماعی، طیبە نظری مادر مریم آروین از جانباختگان جنبش ژن ژیان ئازادی، میلاد فتاح، یاسر دهستان، پوریا نجارزاده، حامد رسولخانی، مهدی رسولخانی، حسین محبی و محمدرضا بابایی و حامد زارع.

 

رسانه‌های رسمی حکومتی روایت متفاوتی از این مراسم ارائه کردند؛ درحالی‌که رسانه‌های مستقل، فعالان و سازمان‌های حقوق بشری نسبت به برخوردهای امنیتی و سرکوب انتقاد جدی دارند.

این رویداد نشان‌دهنده استمرار اعتراضات و خشم اجتماعی در سطح جامعه ایران در برابر نقض حقوق بشر و فقدان شفافیت در پرونده‌های مرتبط با جان‌باختگان اعتراضات قبلی است.

خسرو علیکردی به‌عنوان وکیلی شناخته می‌شد که به دفاع از زندانیان سیاسی، خانواده‌های جان‌باختگان و معترضان می‌پرداخت؛ مرگ او خود نمادی از چالش‌های حقوق بشری در ایران شده است.

چنین وقایعی می‌تواند موجب تشدید نقدها داخلی و فشارهای خارجی بر حکومت ایران شود، به‌ویژه در زمانی که جامعه جهانی نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران حساسیت بیشتری نشان می‌دهد.

در مجموع، تجمع و اعتراض در مراسم هفتم خسرو علیکردی در مشهد فراتر از یک رویداد محلی بود؛ این رویداد بخشی از یک پویش بزرگ‌تر مدنی و حقوق بشری است که به پرسش‌های عمیق‌تری درباره آزادی، عدالت و پاسخگویی در ایران امروز می‌پردازد.

در مراسم هفتم یادبود خسرو علیکردی در مشهد که با حضور گسترده مردم، فعالان مدنی و حقوق‌بشری برگزار شد – شعارهای اعتراضی یکی از مهم‌ترین ابعاد این تجمع بود و نشانه‌ی آشکاری از خشم عمومی نسبت به وضعیت سیاسی و اجتماعی در ایران محسوب می‌شود. این شعارها در حالی سر داده شدند که نیروهای امنیتی تلاش کردند تجمع را محدود یا سرکوب کنند، امری که خود باعث تشدید واکنش‌ها شد.

شعارهای مطرح‌شده:

«پاینده باد ایران» این شعار بارها از سوی شرکت‌کنندگان تکرار شد و بیانگر عشق به کشور و تمایز میان مردم ایران و ساختار اقتدارگرای حاکم است؛ ادعایی که در بسیاری از اعتراضات اخیر در ایران نیز مشاهده شده است.

«می‌جنگیم، می‌میریم، ذلت نمی‌پذیریم» این جمله‌ی محوری، به نماد ایستادگی و عدم تسلیم در برابر فشار، سرکوب و محدودیت‌های سیاسی بدل شده و بیانگر سطح عمیق نارضایتی اجتماعی است.

«مرگ بر دیکتاتور» شعاری بسیار پرکاربرد در اعتراضات ضد حکومتی ایران که صراحتاً به نفی ساختار قدرت و شخص رهبران حکومت اشاره دارد و در این مراسم نیز بارها شنیده شد

شعارهای مرتبط با حقوق و آزادی‌ها:

در برخی گزارش‌ها اشاره شده است که شعارهایی مانند «زن، زندگی، آزادی» نیز در جریان پیشین مراسم خاک‌سپاری اولیه علیکردی شنیده شده‌اند – شعاری که از موج اعتراضات بزرگ سال‌های گذشته در ایران سرچشمه می‌گیرد و هم‌چنان نمادی قوی از مطالبات اجتماعی است

شعارهای سیاسی‌تر و بحث‌برانگیزتر


برخی از منابع و روایت‌های مردمی (در شبکه‌های اجتماعی و گزارش‌های غیررسمی) اشاره کرده‌اند که شعارهایی با مضمون **«بازگشت پهلوی»، نام رضا پهلوی یا «این آخرین نبرد است، پهلوی بر می‌گردد» نیز در میان جمعیت شنیده شده‌اند. این شعارها بازتابِ حضور طیف‌هایی با دیدگاه «تغییر نظام» و نه فقط اعتراض به موارد مشخص حقوق‌بشری است و نشان‌دهنده تنوع گرایش‌ها در میان معترضان می‌باشد.

تحلیل نقش شعارها در معنای اعتراض:

شعارهای «پاینده باد ایران» و «می‌جنگیم…» بازتاب دهنده‌ی خواست جمعی برای حفظ عزت و هویت ملی و رسیدن به آزادی‌های بنیادی‌اند، و نشان می‌دهند اعتراض‌ها فراتر از یک یادبود فردی بوده و به مطالبات عمیق‌تر جامعه گره خورده‌اند.

شعار «مرگ بر دیکتاتور» از جمله شعارهای مستقیم و قدرتمند علیه حکومت جمهوری اسلامی است که نشان می‌دهد بسیاری از شرکت‌کنندگان نه فقط به دنبال پاسخ به مرگ مشکوک علیکردی، بلکه به دنبال اعتراض سراسری به سرکوب و فقدان آزادی‌های مدنی هستند

گزارش‌ها و روایت‌های مرتبط با حضور شعارهای سیاسی‌تر نشان می‌دهد که تجمع‌ها در ایران اغلب صحنه‌ای از هم‌پوشانی و تقاطع گرایش‌ها – از اصلاح‌طلبی تا تغییر نظام – هستند. این تنوع در شعارها گویای سطح وسیع نارضایتی و جستجوی راه‌حل‌های متفاوت برای آینده سیاسی کشور است

شعارها در مراسم هفتم خسرو علیکردی نه فقط بیانیه‌های لحظه‌ای، بلکه آینه‌ای از وضعیت بحرانی اجتماعی و سیاسی در ایران هستند: نمایانگر خشم نسبت به سرکوب، خواست آزادی و عدالت، و هم‌چنین نمایش تنوع گرایش‌های فکری در میان مردم. همین امر باعث شده مراسمی که بنا بود یادبود یک وکیل حقوق‌بشر باشد، به یکی از نقاط عطف نمادین اعتراض عمومی در ایران تبدیل شود.

شعارهای مطرح‌شده در اعتراضات شب هفتم خسرو علیکردی را نه صرفاً به‌عنوان واکنش‌های احساسی لحظه‌ای، بلکه در امتداد تاریخ تحولات شعاریِ اعتراضات ایران و به‌مثابه شاخص‌هایی از تغییر آگاهی سیاسی و توازن نیروها بررسی می‌کنیم. این رویکرد به‌ویژه با توجه به علاقه و حساسیت ما  به تحلیل ساختاری و تاریخیِ کنش‌های اعتراضی، ضروری است.

۱. شعار به‌مثابه «سند تاریخیِ فشرده»

در تاریخ اعتراضات ایران، شعارها همواره کارکردی دوگانه داشته‌اند:از یک‌سو بیان فوری خشم و اعتراض و از سوی دیگر فشرده‌سازی یک تجربه‌ی تاریخی و سیاسی انباشته.از این منظر، شعارهای شب هفتم خسرو علیکردی را باید ادامه‌ی منطقیِ چرخه‌ای دانست که از دی ۹۶ آغاز شد، در آبان ۹۸ رادیکال شد، در خیزش ۱۴۰۱ صورت‌بندی فرهنگی–اجتماعی تازه‌ای یافت، و اکنون در شرایط رکود ظاهری خیابان، در قالب مراسم‌های سوگواری، یادبودها و آیین‌های جمعی بازتولید می‌شود.

۲. «مرگ بر دیکتاتور»: تداوم یک گسست تاریخی

این شعار نخستین‌بار به‌طور گسترده در جنبش ۱۳۸۸ ظاهر شد، اما در آن زمان هنوز در حاشیه‌ی گفتمان رسمی اعتراض و عمدتاً از سوی لایه‌های رادیکال‌تر سر داده می‌شد.

از دی ۹۶ به بعد، این شعار از حاشیه به متن آمد و به یکی از پایه‌ای‌ترین نشانه‌های عبور از اصلاح‌طلبی بدل شد.

در مشهد چه معنایی دارد؟مشهد به‌عنوان شهری با سابقه‌ی سنگین مذهبی–امنیتی و نقش کلیدی در خیزش دی ۹۶

سر دادن دوباره‌ی این شعار در یک مراسم سوگواری حقوق‌بشری نشان می‌دهد که،نفی شخص یا نهاد خاص نیست بلکه نفی کل منطق اقتدار شخصی، امنیتی و غیرپاسخگوست.به بیان دیگر، این شعار امروز بیش از آنکه «احساسی» باشد، ساختاری است.

۳. «می‌جنگیم، می‌میریم، ذلت نمی‌پذیریم»: اخلاق مقاومت

این شعار ریشه در ادبیات مقاومت دهه‌ی ۶۰ و سپس در جنبش‌های کارگری و دانشجویی دهه‌های بعد دارد؛اما از آبان ۹۸ به بعد، معنای آن دگرگون شد:

دیگر وعده‌ی پیروزی قریب‌الوقوع نمی‌دهد ،بلکه بر حفظ کرامت در شرایط شکست، سرکوب و بن‌بست تأکید می‌کند.

در شرایطی که،اعتراضات خیابانی فروکش کرده،سرکوب هزینه را بالا برده و افق سیاسی مبهم است؛این شعار بیانگر یک چرخش مهم است:از «امید به تغییر فوری» به «پایداری اخلاقی در دل بحران»

این دقیقاً همان منطقی است که باعث می‌شود مراسم هفتم یک وکیل به کنش سیاسی بدل شود.

۴. «پاینده باد ایران»: بازتعریف امر ملی

در دهه‌های پیش، شعارهای ملی اغلب یا حکومتی بودند یا سلطنت‌طلبانه تلقی می‌شدند.از دی ۹۶ به بعد، مفهوم «ایران» از انحصار دولت خارج شد.در این تجمع «پاینده باد ایران» نه دفاع از دولت–ملت موجود و نه نوستالژی صرف بلکه تلاشی برای تفکیک مردم، جامعه و سرزمین از حاکمیت و بازسازی یک «ما»ی جمعیِ غیرحکومتی است.این شعار، به‌ویژه در کنار شعارهای ضد دیکتاتوری، نشان می‌دهد که ملی‌گراییِ اعتراضیِ امروز، خصلتی سلبی و ضداقتدار دارد، نه اقتدارساز.

۵. شعارهای متناقض و ناهمگون: نشانه‌ی بحران هژمونی

وجود هم‌زمان شعارهایی با گرایش‌های متفاوت (از حقوق‌بشری تا تغییر نظام) را نباید صرفاً ضعف یا «آشفتگی» دانست. در چارچوب گرامشیایی، این وضعیت نشانه‌ بحران هژمونی،فقدان نیرویی که بتواند رنج‌های پراکنده را در یک افق منسجم نمایندگی کند و معلق‌بودن جامعه میان گذشته، حال و آینده است.در چنین وضعیتی مراسم سوگواری،بدن‌های جمع‌شده و شعارهای کوتاه نقش پُل‌های موقت میان تجربه‌ی فردی و آگاهی جمعی را ایفا می‌کنند.

۶. جمع‌بندی تحلیلی

شعارهای شب هفتم خسرو علیکردی را می‌توان چنین خلاصه کرد:

آن‌ها ادامه‌ی مستقیم چرخه‌ی اعتراضات پس از ۹۶ هستند، نه رویدادی استثنایی.این شعارها نشان می‌دهند که اعتراض در ایران از فاز «جنبش خیابانی دائمی» به فاز انباشت خاموش، آیینی و پراکنده‌ی آگاهی وارد شده است.سوگواری، یادبود و مرگ، به‌ویژه مرگ یک وکیل حقوق بشر، به میدان تازه‌ی سیاست بدل شده‌اند.

نادر کار

14 دسامبر 2025 / 23 آذر 1404

naderkar1960@gmail. com

 

 

 

 

اسم
نظر ...