خشم بهجای تغییر
09-11-2025
بخش انقلابها و جنبشها
20 بار خواندە شدە است
بە اشتراک بگذارید :
خشم بهجای تغییر
نسل Z در سراسر آسیای جنوبی خواهان شغل و فرصتهای واقعی است
۳۰ اکتبر ۲۰۲۵
نویسنده: بریتا پترسن (Britta Petersen)
تظاهرات نسل Z علیه فساد و ممنوعیت شبکههای اجتماعی در کاتماندو در اوایل سپتامبر ۲۰۲۵. چند روز بعد دولت نپال سقوط کرد.عکس: IMAGO / NurPhoto
رئیس پلیس دهلی، ساتیش گولچا، نگران است. مدت کوتاهی پس از تظاهرات خشونتبار و هدایتشده توسط نسل Z که در سپتامبر در نپال رخ داد و به سقوط دولت انجامید، او به سه واحد خود دستور داد تا برنامههای اضطراری در صورتی تدوین کنند که اعتراضات «بزرگ، جوانمحور و بدون رهبری» مشابهی در پایتخت هند شعلهور شود.
بریتا پترسن مدیر دفتر آسیای جنوبی بنیاد رزا لوکزامبورگ در دهلی نو است.
«ما در حال انجام تحلیلی دقیق از الگوهای تظاهرات نپال هستیم؛ جایی که شبکههای اجتماعی نقش مرکزی در بسیج مردم داشتند»، یکی از مقامات ارشد پلیس توضیح داد. «کمیسر خواستار یک برنامه اضطراری مفصل شده است که بر گردآوری اطلاعات پیشگیرانه، راهبردهای کنترل جمعیت، و سازوکارهای مقابله با اطلاعات نادرست آنلاین متمرکز است.» همچنین مقامات در حال بررسی این موضوع هستند که آیا ذخیرهی کافی از «سلاحهای غیرکشنده» دارند یا نه.
این نگرانی قابل درک است. طی سه سال گذشته، در سه کشور همسایه هند — سریلانکا، بنگلادش و نپال — دولتها بهواسطه اعتراضات تودهای سرنگون شدهاند. در پاکستان و میانمار، ارتشهای سنتاً قدرتمند کنترل خود بر قدرت را تشدید کردهاند: در اسلامآباد، عمران خان، نخستوزیر پیشین و محبوب میان جوانان، از سال ۲۰۲۳ در زندان است، و در میانمار نیز ارتش در سال ۲۰۲۱ علیه دولت منتخب آنگ سان سو چی (برنده جایزه صلح نوبل) کودتا کرد.
به بیان خلاصه، هند در محاصرهی بیثباتی قرار گرفته است. به گفته شاشی تارور، نماینده حزب کنگره در پارلمان هند، بیشتر ناظران معتقدند که این اعتراضات «ریشه در نهادهای سیاسی ضعیف و سوءمدیریت گسترده» دارند.
اما این تنها نیمی از حقیقت است. بعید است که دولت در دهلی نو بتواند ظرف چند روز از قدرت برکنار شود. حمایت آن در بخشهای کلیدی جامعه — از جمله طبقه متوسط، صنعت، پلیس، دستگاه قضایی و نیروهای امنیتی — بسیار زیاد است. با این حال، هند نیز با بسیاری از همان چالشهایی روبهروست که امروز نسل Z (متولدین ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲) را در سراسر جهان به خیابانها میکشاند. جنوب آسیا بیشترین جمعیت جوان در جهان را دارد: بیش از ۷۰۰ میلیون نفر — معادل ۳۰ درصد جمعیت. آنان اکنون خواهان آیندهای با فرصتهای واقعی و چشماندازهای روشن هستند.
«ما فرصت برابر میخواهیم»
با متوسط رشد اقتصادی ۶/۵ درصد، هند در حال حاضر سریعترین اقتصاد در حال رشد در جهان است. با این حال، مانند بیشتر همسایگان آسیایی خود، از نرخ بالای بیکاری جوانان رنج میبرد. این وضعیت با جنگهای تجاری آغازشده توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، تشدید شده است. سختگیریها در روادید کاری H-1B آمریکا — که ۷۰ درصد دریافتکنندگان آن از هند هستند — فشار بیشتری به بازار کار داخلی وارد کرده است.
طبق مطالعهی بانک سرمایهگذاری مورگان استنلی با عنوان «بحران شغلی جوانان آسیا» (۲۰۲۵)، متوسط بیکاری جوانان در آسیا ۱۶ درصد است — بسیار بیشتر از ایالات متحده (۱۰/۵ درصد) و اروپا (۶/۳ درصد). این رقم در جنوب آسیا به اوج خود میرسد: ۱۷/۶(هفده و شش دهم درصد) در هند، و تا ۲۰/۸ (بیست و هشت دهم درصد) در نپال و سریلانکا. همچنین پدیدهی «کماشتغالی» نیز مشکل مضاعفی است. چتان آهیا، اقتصاددان ارشد مورگان استنلی، توضیح میدهد: افراد زمانی کماشتغال محسوب میشوند که به دلیل کمبود شغل یا عدم تناسب فرصتها با مهارتهایشان، نتوانند تماموقت کار کنند.
از سوی دیگر، گسترش هوش مصنوعی مشاغل موجود را تهدید کرده و همزمان از ایجاد مشاغل جدید و پردرآمد میکاهد. تعجبی ندارد که فارغالتحصیلان دانشگاهی که سالها راننده اوبر یا پیک آمازون هستند، چشمانداز زندگی خود را ناامیدکننده بدانند. در نپال نیز اتفاقی نبود که محرک اصلی اعتراضاتی که دولت را سرنگون کرد، ممنوعیت اینترنت توسط دولت بود.
افرادی که در اقتصاد پلتفرمی کار میکنند برای یافتن کار به شبکه اینترنت وابستهاند. همزمان، شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، گوشیهای همراه را با تصاویر سبک زندگی لوکس طبقه بالا بمباران میکنند. یکی از شعارهای شنیدهشده در کاتماندو چنین بود: «نه به فرزندان آقازادهها — ما فرصت برابر میخواهیم.»
اما این فرصتها روزبهروز کمتر میشوند. حتی بانک جهانی در گزارشی جدید اعلام کرده است که در بیشتر کشورهای آسیایی، شمار افرادی که در معرض فقر هستند از طبقه متوسط بیشتر شده است. دلیل آن انتقال ساختار رشد اقتصادی از تولید صنعتی به بخش خدمات کمدرآمد است. گزارش هشدار میدهد که این وضعیت میتواند «تمام پیشرفتهایی را که طی دهه گذشته میلیونها نفر را از فقر خارج کرده، از بین ببرد». بانک جهانی محتاطانه نتیجه میگیرد: «کشورها از مزایای انتقال نیروی کار از صنایع کمبازده به صنایع و شرکتهای پربازده بهره کامل نمیبرند.»
در حالی که شرکتها از اقتصاد پلتفرمی برای کاهش هزینهها استفاده میکنند، گرایش جهانی به حمایتگرایی اقتصادی که ترامپ آغاز کرده، فرصتهای رشد از طریق صادرات را کاهش داده است. آهیا معتقد است که برای جبران کماشتغالی، اقتصاد هند باید سالانه ۱۲ درصد رشد کند؛ رقمی که این کشور از زمان استقلال هرگز به آن دست نیافته است.
وضعیت در بنگلادش، سریلانکا و نپال
هند اقتصادی متنوع دارد و رشد پایدار آن منابع کافی برای اقدامات اجتماعی جهت حفظ حمایت مردم و تحریک تقاضای داخلی ایجاد کرده است. اما اکثر کشورهای همسایه چنین امکانی ندارند. در بنگلادش، بهعنوان مثال، صادرات پوشاک — که ستون اقتصاد کشور است — در دوران کووید سقوط کرد. نخستوزیر وقت، شیخ حسینه، بهجای اقدامات مقابلهای، از این فرصت برای سرکوب شدید مخالفان استفاده کرد — تا زمانی که در سال (؟)۲۰۲۴ توسط جنبش دانشجویی سرنگون شد.
در سریلانکا نیز طبقه حاکم — به رهبری خانواده راجاپاکسا — تا سال ۲۰۲۲ با خشونت شدید مخالفان را سرکوب میکرد، تا اینکه آثار سوءمدیریت چنان بر مردم سنگینی کرد که جنبش تودهای «آراگالایا» برخاست و حکومت را سرنگون کرد. از میان همسایگان هند، تنها سریلانکا از سال ۲۰۲۴ دولتی جدید و منتخب دارد. هرچند آنورا کومارا دیسانایکه، رئیسجمهور چپگرا، قدرت را در دست دارد، اما کشور همچنان با چالشهای عظیم مواجه است.
اینکه در بنگلادش نیروهای اسلامگرا قدرت خواهند گرفت، یا در نپال سلطنت جایگزین احزاب چپ موجود خواهد شد، به میزان حمایتی بستگی دارد که نیروهای دموکراتیک بتوانند در سطح بینالمللی بسیج کنند.
اقتصاد جهانی در حال دگرگونی ساختاری عمیق است. اقتصاد سریلانکا همچنان متکی به کشاورزی، نساجی و گردشگری است. جامعه مدنی در این کشور انتظارات زیادی از دولت جدید دارد. بسیار مهم است که دیسانایکه بتواند نیروهای دموکراتیکی را که او را به قدرت رساندند مشارکت دهد و الگوی حکمرانی اقتدارگرایانهی سالهای طولانی جنگ داخلی را درهم بشکند.
در بنگلادش و نپال اکنون دولتهای انتقالی در قدرت هستند و هر دو انتخابات سال آینده را اعلام کردهاند. ایجاد ثبات بلندمدت در منطقه به این بستگی دارد که آیا دولتهای جدید میتوانند در میان نسل جوان مشروعیت کسب کنند یا خیر. برای این منظور، باید با سرمایهگذاری در آموزش، بهداشت و نوآوری، اقتصاد خود را آیندهمحور کنند و همزمان اقتصاد دیجیتال را بهطور مؤثر تنظیم کنند. اتحادیههای کارگری و جامعه مدنی نیز فشار را برای ایجاد شبکههای امنیت اجتماعی و تضمین دستمزد عادلانه در اقتصاد پلتفرمی افزایش میدهند.
نبود دوراندیشی در دولت آلمان
دولتها باید با این نیروها همکاری کنند. قوانین زنجیره تأمین در آلمان و اروپا فرصتهایی برای تقویت نیروهای دموکراتیک در آسیای جنوبی فراهم میکند. با این حال تاکنون در این زمینه دوراندیشی وجود نداشته است. این قوانین باید گسترش یابند، نه تضعیف. افزایش — و نه کاهش — همکاریهای توسعهای میتواند فرصتی برای اروپا باشد تا روابط خود در منطقه را عمیقتر کند.
چنین اقداماتی همچنین به کاهش خطرات ناشی از رقابت میان قدرتهای منطقهای، چین و هند، کمک خواهد کرد. پروژههای بزرگ تأمین مالیشده توسط چین — مانند فرودگاه پوخارا در نپال یا بندر کلمبو در سریلانکا — نهتنها بدهی دولتها را افزایش دادهاند، بلکه تنشهای ژئوپولیتیک را نیز تشدید کردهاند، بدون اینکه منفعت اقتصادی ملموسی برای کشورها به همراه داشته باشند.
پاکستان نمونه روشنی است از اینکه چگونه نخبگان سیاسی با ائتلافهای پیچیده و متغیر با قدرتهای منطقهای و جهانی، قدرت خود را تثبیت میکنند — در حالی که مردم کشور سودی نمیبرند. این کشور چندین سال است که با بحران اقتصادی شدید، تورم بالا و بدهی رو به افزایش مواجه است. پس از زندانی شدن عمران خان — که امیدهای نسل Z را نمایندگی میکرد — ارتش بار دیگر عملاً کنترل را به دست گرفته است.
در بهار، گروههای تروریستی وابسته به ارتش، درگیری نظامی جدیدی با هند آغاز کردند تا توجهات از مشکلات داخلی منحرف شود. موج ناسیونالیسم حاصل از آن، قدرت فرمانده ارتش، آصف منیر، را تقویت کرد — تا جایی که با نامزد کردن دونالد ترامپ برای جایزه صلح نوبل توانست حمایت رئیسجمهور آمریکا را نیز جلب کند.
اینکه در بنگلادش — که تا ۱۹۷۱ بخشی از پاکستان بود — نیروهای اسلامگرا قدرت خواهند گرفت، یا در نپال پادشاهی در برابر احزاب چپگرا بازخواهد گشت، نیز به میزان حمایت بینالمللی از نیروهای دموکراتیک بستگی دارد.
ترجمه: هانتر بولین و روون کوپلند / گروه ترجمه Gegensatz
برگردان به فارسی:شوراها