چگونه ترامپ، یک «صلح طلب» خودخوانده کمپین اسرائیل علیه ایران را پذیرفت/رویترز
19-06-2025
بخش خبر و تحلیل خبر
52 بار خواندە شدە است
بە اشتراک بگذارید :

چگونه ترامپ، یک «صلح طلب» خودخوانده کمپین اسرائیل علیه ایران را پذیرفت
آمادگیهای ایالات متحده برای حمله به ایران، گستردهتر از آن چیزی است که اعلام شده بود
تصمیم ترامپ برای حمایت از اسرائیل، در پی ناکامی روند دیپلماتیک و فشار متحدان سیاسی اتخاذ شد
مقامها میگویند اسرائیل، چه با حمایت آمریکا و چه بدون آن، برنامه حمله به ایران را دنبال میکرد
واشنگتن – ۱۹ ژوئن (رویترز) – حدود یک ماه پیش، در جریان یک مجمع سرمایهگذاری در عربستان سعودی، رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، هشداری به ایران داد که بعدتر جنبهای پیشگویانه یافت.
او خطاب به حاضران گفت: «ما هرگز اجازه نخواهیم داد که آمریکا و متحدانش با تروریسم یا حمله هستهای تهدید شوند»، پیامی آشکار برای رهبران تهران.
ترامپ افزود: «اکنون وقت تصمیمگیری آنهاست. همین حالا. زمان زیادی برای انتظار نداریم. اوضاع با سرعت زیادی در حال پیش رفتن است».
آن هشدار روز ۱۳ مه در آن زمان چندان مورد توجه قرار نگرفت.
اما طبق گفته دو مقام آمریکایی، پشت پرده، رئیسجمهور از احتمال قریبالوقوع حملهای علیه ایران آگاه بود – و شاید کاری از دستش برای جلوگیری از آن ساخته نبود.
تا میانه ماه مه، پنتاگون در صورت اجرای برنامه دیرینهاش برای حمله به تأسیسات هستهای ایران، شروع به تدوین برنامههای احتمالی دقیق برای کمک به اسرائیل کرده بود، بر اساس اطلاعات یک منبع غربی مطلع و یک منبع اوکراینی، ایالات متحده حتی هزاران سلاح دفاعی را که قرار بود به اوکراین جنگزده ارسال شود، بهسوی خاورمیانه منحرف کرده بود تا برای درگیری احتمالی آماده باشد.
پنتاگون از اظهار نظر درباره این گزارش خودداری کرده است.
این روایت، که بر پایه مصاحبه با بیش از دوازده مقام دولت، دیپلمات خارجی و مشاوران نزدیک به ترامپ – اغلب به شرط ناشناسماندن – بنا شده، نمایانگر روندی طولانی و پنهانی برای آمادگی و رئیسجمهوری است که برای هفتهها بین دیپلماسی و حمایت از اقدام نظامی در تردید بوده – و سرانجام، تا حدی تحت تأثیر متحدی قرار گرفت که کنترل کاملش در دست او نبود.
با وجود آنکه ترامپ خود را مدتها صلحطلب معرفی میکرد – و فرستاده خود به خاورمیانه، استیو ویتکوف، را بارها برای تلاش جهت دستیابی به توافق دیپلماتیک اعزام کرده بود – اما شماری از متحدان سیاسی نزدیکش او را به حمایت از حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران ترغیب میکردند.
اطلاعات سازمانهای اطلاعاتی آمریکا نیز حاکی از آن بود که حملهای یکجانبه از سوی اسرائیل ممکن – بلکه محتمل – است، حتی اگر ترامپ ترجیح به صبر داشته باشد.
دو مقام ارشد آمریکایی و یک منبع ارشد اسرائیلی گفتند، مشخص نیست که آیا بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل یا متحدان تندروی ترامپ موفق شدند او را کاملاً با برنامه اسرائیل همراه کنند، اما در روزهای منتهی به حمله، او دیگر مخالف سرسخت آن نبود – و این موضع، اسرائیل را به سمت اقدام سوق داد.
آرون دیوید میلر، دیپلمات باسابقه و مشاور شش وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، گفت: اکنون، با گذشت هفت روز از آغاز درگیری اسرائیل و ایران، ترامپ با یک معضل روبهروست:
یا باید بار دیگر تلاش برای حل دیپلماتیک بحران با ایران را دنبال کند،یا بگذارد ایران و اسرائیل «کار را بین خودشان تمام کنند»،یا با بمباران تأسیسات غنیسازی فردو وارد جنگ شود – اقدامی با پیامدهای ناشناخته برای منطقه.
میلر گفت: «ترامپ اجازه داد این حمله (توسط اسرائیل) انجام شود. حالا سوار ببر شده و باید آن را براند».
کاخ سفید روز پنجشنبه اعلام کرد ترامپ ظرف دو هفته آینده درباره ورود ایالات متحده به این درگیری تصمیمگیری خواهد کرد.
کاخ سفید، دفتر نخستوزیر اسرائیل و هیئت ایرانی در سازمان ملل به درخواست اظهار نظر پاسخ ندادند. تهران همواره تأکید کرده که برنامه هستهایاش صرفاً اهداف صلحآمیز دارد – موضوعی که واشنگتن آن را رد کرده است.
طوفان در راه بود
یکی از نخستین نشانهها که ترامپ ممکن است مجوز حمله اسرائیل را صادر کند، در آوریل ظاهر شد.
در نشست پشت درهای بسته در ۱۷ آوریل، وزیر دفاع عربستان پیامی صریح به رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، داد:
«پیشنهاد ترامپ برای مذاکره را جدی بگیرید؛ زیرا این تنها راه اجتناب از خطر جنگ با اسرائیل است.»
رویترز نتوانسته تعیین کند که این پیام به خواست واشنگتن ارسال شده بود یا خیر، و یا اینکه رهبران ایران آن را جدی گرفتهاند یا نه.اما با نگاه به گذشته، شاید باید جدی میگرفتند.
نیروهای دفاعی اسرائیل و ژنرال مایکل «اریک» کوریا، فرمانده فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام)، مشغول بررسی جزئیات اطلاعاتی درباره انباشت موشکها و برنامه هستهای ایران، و تدابیری برای دفاع از نیروهای آمریکایی و خود اسرائیل در صورت وقوع درگیری بودند.
در همین زمان، آمریکا در حال ارسال سلاح به اسرائیل بود – تجهیزاتی که برای جنگ هوایی با ایران مفید خواهند بود. در یکی از موارد، در اوایل مه، محمولهای بزرگ از موشکهای دفاعی که برای اوکراین در نظر گرفته شده بود، به جای آن به اسرائیل فرستاده شد.
این موضوع در کییف نارضایتی ایجاد کرد، و نگرانیها درباره تأمین تسلیحات حیاتی برای دفاع در برابر مسکو را شدت بخشید.
در ماههای ابتدایی دوران ریاستجمهوری ترامپ، اسرائیل مجموعهای از گزینهها برای حمله به تأسیسات ایران را به واشنگتن پیشنهاد داده بود.
ترامپ در آن زمان آنها را رد کرد و گفت که ترجیحش دیپلماسی است، اما به گفته نزدیکانش، او هرگز کاملاً با اقدام نظامی علیه ایران مخالفت نداشت.
در سال ۲۰۲۰، با وجود سیاست خارجی محتاطانهتر در دوران اول ریاستجمهوریاش، ترامپ دستور حمله پهپادی داد که به کشتهشدن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، انجامید.
دولت آمریکا اعلام کرده که ایران از آن زمان تاکنون در پی ترور ترامپ بوده است – اتهامی که تهران آن را رد میکند.
پشتپرده، ترامپ از همان پیش از ورود به کاخ سفید در موضوع ایران تحت فشارهای مختلف قرار داشته است.
از یکسو، حامیانی چون تاکر کارلسن و برخی مقامهای دولت، ترامپ را نماد پایاندادن به جنگهای خارجی پرهزینه میدانستند.
از سوی دیگر، متحدان تندرویی چون مارک لوین و سناتور لیندزی گراهام، ایرانِ هستهای را تهدیدی وجودی میدانستند که باید به هر قیمت حذف شود.ترامپ خود به نقش صلحطلبانهاش افتخار میکرد:«افتخارآمیزترین میراث من، این خواهد بود که صلحساز و وحدتبخش باشم.»
«این یک تانگو است»
در نهایت، هیچکدام از مقامها یا مشاوران نزدیک به ترامپ، لحظه خاصی را به عنوان نقطه تصمیمگیری قطعی او ذکر نکردند.
یکی از مقامهای ارشد دولت گفت که پس از ماهها تردید، عدم پیشرفت دیپلماتیک، فشار اسرائیل و پافشاری متحدان تندرو، او را وادار به همراهی کرد.
مقامهای دولت ترامپ اشاره کردهاند که حمله اسرائیل، بلافاصله پس از پایان ضربالاجل ۶۰روزهای رخ داد که برای رسیدن به توافق دیپلماتیک تعیین شده بود.
یک مقام دیگر گفت که عامل مهم دیگر، احتمال حمله اسرائیل بدون حمایت آمریکا بود – که اگر ایالات متحده واکنشی نشان نمیداد، میتوانست باعث غافلگیر شدن یا حتی بدتر، مخالفت با متحدی دیرینه تعبیر شود.
اگرچه در ظاهر به نظر میرسید ترامپ با تلاش برای راهحل صلحآمیز، نتانیاهو را نادیده گرفته، اما در واقع، اسرائیل میدانست که واشنگتن پشتیبانش خواهد بود.
وقتی ترامپ در دوشنبه ۹ ژوئن با نتانیاهو گفتوگو کرد – یکی از تماسهای متعدد آن روزها – موضع او، به گفته مقامهای آمریکایی و اسرائیلی، نوعی تأیید ضمنی، اگر نه صریح، بود.
روزنامه والاستریت ژورنال گزارش داد که ترامپ خواستار زمان بیشتری برای دیپلماسی شده بود، اما یک مقام آمریکایی گفت که او مستقیماً با برنامه اسرائیل مخالفت نکرد.
تا چهارشنبه ۱۱ ژوئن، برای واشنگتن روشن بود که حمله اسرائیل قریبالوقوع است.
در همان روز، رویترز گزارش داد که ایالات متحده آمادهسازیهایی برای تخلیه بخشی از سفارت خود در پی احتمال انتقام ایران در عراق آغاز کرده بود.
روز بعد، ۱۲ ژوئن، واشنگتن یادداشت رسمیای برای متحدان منطقهای فرستاد و هشدار داد که حمله در راه است.
همان شب، اسرائیل حمله شبانهاش را آغاز کرد – که بلافاصله به جنگ هوایی تمامعیار تبدیل شد.
ترامپ و برخی اعضای کلیدی کابینهاش، وقایع را بهصورت زنده در اتاق JFK کاخ سفید تماشا کردند – بخشی از اتاق عملیات امنیت ملی. برخی دیگر از مقامها نیز در نزدیکی آن حضور داشتند.
حمله اولیه موفقیتآمیز به نظر میرسید: شماری از مشاوران نزدیک به رهبر ایران کشته شدند و سایتهای هستهای کلیدی آسیب دیدند.
در پایان هفته، اسرائیل احتمال ترور علی خامنهای را بررسی کرد، اما به گفته دو مقام آمریکایی، ترامپ آن را رد کرد.
تقریباً بلافاصله، شکاف سیاسی در حزب جمهوریخواه آغاز شد. شماری از محافظهکاران سرشناس، از جمله برخی اعضای کنگره، دولت ترامپ را به دامنزدن به آتش جنگ متهم کردند.
پس از گذشت هفت روز، جامعه اطلاعاتی آمریکا بر این باور است که این حملات، برنامه هستهای ایران را تنها چند ماه عقب انداخته – موضوعی که گزارش شبکه CNN نیز تأیید کرده است.
بسیاری از تحلیلگران میگویند، ضربه واقعی به برنامه هستهای ایران مستلزم حمله به تأسیسات غنیسازی فردو با بمبهای سنگرشکن است – کاری که تنها آمریکا توانایی آن را دارد.
ترامپ گفته که چنین حملهای را مد نظر دارد – اقدامی که میتواند آغازگر مرحلهای خطرناک برای آمریکا باشد.
تا روز پنجشنبه، مقاصد او همچنان نامشخص بود.