مانیفست نوین ادارهی شورایی جامعه
23-04-2025
بخش کمونیسم شورایی
348 بار خواندە شدە است
بە اشتراک بگذارید :

روی لینک آبی رنگ کلیک کنید:
مانیفست نوین ادارهی شورایی جامعه
در بارهی «مانیفست نوین ادارهی شورایی جامعه»
«مانیفست نوین ادارهی شورایی جامعه» سندی تحلیلی و راهبردی است که در پاسخ به تحولات پیچیدهی جهان معاصر و وضعیت ویژهی ایران تدوین شده است. این مانیفست با تکیه بر نقد ریشهای نظام سرمایهداری جهانی، روندهای تاریخی استعمار و پسااستعمار، و تضادهای طبقاتی درون ساختارهای ملی و جهانی، چشماندازی برای سازمانیابی مستقل طبقهی کارگر و زحمتکشان در قالب جنبش شورایی ارائه میدهد.
این سند، ضمن تحلیل دینامیسمهای بحران سرمایهداری، افول اشکال سنتی چپ، و سربرآوردن بدیلهای مذهبی و ایدئولوژیک ارتجاعی، بر ضرورت بازسازی سیاست انقلابی درون طبقهی کارگر تأکید میکند؛ سیاستی مبتنی بر خودسازمانیابی، دموکراسی مستقیم شورایی، و گسست از دولتگرایی، ناسیونالیسم و الگوهای اقتدارطلبانه.
مانیفست نوین، دعوتی است به بازاندیشی رادیکال، به پیوند زدن میان مبارزات کارگران، زنان، جوانان، و زحمتکشان، و به تأسیس دوبارهی امید انقلابی در دل مناسبات خشونتبار و تبعیضآمیز سرمایهداری جهانی و بومی.
«مانیفست نوین ادارهی شورایی جامعه» سندی تحلیلی، تاریخی و استراتژیک است که در دل بحرانهای انباشتهی جهان معاصر و در بستر مبارزات اجتماعی، طبقاتی و زیستمحیطی نگاشته شده است. این سند، کوششی است برای بازاندیشی پروژهی رهایی در ایران با اتکا به سنتهای انقلابی شورایی، تجربههای جهانی سوسیالیسم و نقدی بنیادین بر سرمایهداری معاصر در اشکال گوناگون آن.
مانیفست از طریق تحلیل روندهای جهانی در بخش نخست خود، از نظم دوقطبی جنگ سرد تا پویشهای امپریالیسم نوین، به ترسیم نقشهی تضادهای سرمایهداری جهانی میپردازد. از بحران نابرابری اقتصادی و زیستمحیطی تا سرکوب جنبشهای مردمی در «جنوب جهانی»، این بخش نگاهی ساختاری به پیوند سرمایهداری، جنگ، مهاجرت و سرکوب دارد.
در بخش دوم، تاریخ ایران بهمثابهی بستری برای جدال نیروهای طبقاتی و سرنوشت جنبشهای آزادیخواهانه، مورد بررسی قرار میگیرد. از انقلاب مشروطه و اصلاحات ناتمام آن، تا خیزش ۱۳۵۷ و نهادینهسازی اسلام سیاسی در ساختار قدرت، روایت تاریخی این بخش با تأکید بر موقعیت طبقهی کارگر، روشنفکران، زنان و خیزشهای نوین صورتبندی شده است.
بخشهای سوم تا ششم مانیفست، حول تحلیل نقش شوراها در تجربهی انقلابی ایران و جهان، ضرورت بازسازی سازمانیافتگی طبقاتی، و نقد آلترناتیوهای اقتدارگرای چپ و راست میچرخد. در اینجا، شوراها نه صرفاً نهادهایی در دل اعتراض، بلکه بهمثابه شکلی از دموکراسی مستقیم و ادارهی اجتماعی از پایین بازخوانی میشوند؛ دموکراسیای که فراتر از دولت، ناسیونالیسم، و احزاب اقتدارگرا تعریف میشود.
مانیفست نوین، گسستی آگاهانه از دو میراث شکستخورده را پیشنهاد میکند: از یکسو پروژهی دولتمحور چپ سدهی بیستم که به بوروکراسی و اقتدار بدل شد، و از سوی دیگر، سیاستهای هویتی و اصلاحطلبانهی لیبرال که به ساختارهای قدرت وفادار ماندند. در عوض، پیشنهاد آن بازسازی سیاست طبقاتی بر شالودهی مشارکت شورایی، وحدت جنبشهای زنان، زیستمحیطی، کارگری و فرودستان شهری است.
«مانیفست نوین ادارهی شورایی جامعه» پاسخی است نظری، تحلیلی و راهبردی به وضعیت بغرنج سرمایهداری جهانی و بحرانهای انباشتشدهی آن در سطوح اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیستمحیطی؛ سندی است برخاسته از تجربهی تاریخی مبارزات کارگری و تلاش برای بازآفرینی افق رهاییبخش سوسیالیسم شورایی در ایران و فراتر از آن.
این مانیفست با مرور تحولات نظام جهانی پس از جنگ سرد، افول نظم دوقطبی، ظهور سرمایهداری نولیبرال و بحرانهای ناشی از آن، به ترسیم چشماندازی از تغییر موازنهی قدرتهای جهانی، گسترش فقر و نابرابری، مهاجرتهای اجباری، تخریب زیستمحیطی و بازتولید اشکال نوینی از سلطهی امپریالیستی میپردازد. این تحلیل، در عین حال با ریشهیابی تاریخی روندهای پسااستعماری و نقش شکلگیری دولتهای ملی در آسیا و آفریقا، زمینههای خیزشهای ضدامپریالیستی و آرایش نیروهای طبقاتی نوین را روشن میسازد.
مانیفست نوین همچنین به بررسی موقعیت ویژهی ایران در این بافتار جهانی میپردازد. از انقلاب مشروطه تا قیام ۵۷، و از خیزشهای تودهای دهههای اخیر تا بحران مشروعیت ساختارهای حاکم، روایت این سند از تاریخ معاصر ایران با نگاهی انتقادی به دولتسازی از بالا، سرمایهداری دولتی، و تسلط دین دولتی بر ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور، تلاشی است برای بازیابی ظرفیتهای انقلابی طبقهی کارگر در شرایط حاضر.
این مانیفست نه تنها به نقد میراث تاریخی چپ وابسته و حزبمحور میپردازد، بلکه بر ضرورت گسست از الگوهای دولتگرای سوسیالیستی، ناسیونالیستی و اقتدارگرایانه تأکید میگذارد. تأکید آن بر شوراها به مثابهی شکل ارگانیک خودسازماندهی طبقهی کارگر، به منزلهی بستر تحقق دموکراسی مستقیم و رهایی جمعی است. شوراها در این دیدگاه، نه صرفاً نهادهایی برای مدیریت تولید یا اعتراض، بلکه ابزارهایی برای بازسازی اجتماعی از پایین، بر مبنای مشارکت، کنترل شورایی و نفی مالکیت خصوصی و دولتی بر ابزارهای تولید هستند.
«مانیفست نوین ادارهی شورایی جامعه»، در نهایت، دعوتی است به بازآفرینی افق انقلابی در عصر شکست آرمانها و هجوم بدیلهای ارتجاعی. سندی است که با زبان روشن، اما با ریشهمندی نظری و تاریخی، کوشیده است طرحی برای رهایی ارائه کند: طرحی مبتنی بر اتحاد فرودستان، پیوند جنبشهای کارگری، زنان، زیستمحیطی و جوانان، و احیای دوبارهی ایدهی شوراها به مثابهی یگانه بدیل دموکراتیک و طبقاتی برای وضع موجود.
کاوه دادگری
23/04/2025 ، سوم اردیبهشت 1404