پیرامون اعتراضات و اعتصابات کارگران گروه ملی فولاد: حفظ دستاوردها، در گرو سازماندهی استراتژیک
10-01-2024
بخش خبر و تحلیل خبر
259 بار خواندە شدە است
پیرامون اعتراضات و اعتصابات کارگران گروه ملی فولاد: حفظ دستاوردها، در گرو سازماندهی استراتژیک
تارنمای داوطلب: اعتصاب و اعتراض صنفی کارگران گروه ملی فولاد اهواز پس از حدود 8 روز سرانجام در روز دهم دی ماه با وعده مدیران شرکت و مسئولین استانی مبنی بر تحقق مطالبات ظرف روزهای آینده خاتمه یافت. گرچه برخی از رسانهها از تحقق بخشی از مطالبات کارگران به عنوان دستاوردهای کوتاه مدت اعتراضات اخیر یاد میکنند، اما گزارشهای منتشر شده در کانالهای تلگرامی منتسب به کارگران فولاد نشان میدهد که همچنان مقاومتهایی از سوی مدیرعامل این مجموعه برای پاسخگویی به مطالبات حقوقی و صنفی این کارگران وجود دارد. محتوای پیامهای منتشر شده در این کانالها همچنین بیانگر آن است که با وجود یکپارچگی و انسجام میان کارگران بخشهای مختلف این مجموعه بزرگ صنعتی در اعتراضات اخیر که در نوع خود حرکتی منحصربه فرد محسوب میشود، همچنان بیم آن میرود که دستاوردهای این حرکت به دلیل فقدان سازمانیافتگی، متزلزل و کوتاه مدت باشد.
در روزهای گذشته خبر پایان اعتصاب کارگران گروه ملی فولاد که از روزهای آخر آذرماه آغاز شده بود، در برخی از رسانههای اجتماعی منتسب به کارگران این شرکت و همچنین برخی خبرگزاریها منتشر شد. در این خبرها، با اشاره به چالشهایی چون عدم اجرای کامل طرح طبقهبندی مشاغل، عدم توزیع جیره غذایی، شکایت قضایی مدیریت علیه کارگران، احضار کارگران معترض به نهادهای امنیتی از جمله دلایل اعتراض و اعتصابات کارگران فولاد عنوان شده بود.
کانال تلگرامی کارگران گروه ملی فولاد1 در پستی که روز دوشنبه 18 دی ماه منتشر کرده با اشاره به اینکه بعد از یک هفته اعتصاب و اعتراض، با وعدههای داده شده از سوی مسئولین استانی مبنی بر رسیدگی به مطالبات _بویژه طرح طبقهبندی مشاغل_ به اعتصاب خود پایان داده و تولید در کارخانه را از سر گرفتهاند، به مسئولین و مدیریت این شرکت هشدار دادند اگر به وعدههای خود عمل نکنند، مجددا به خیابان باز خواهند گشت.
پایان موقت اعتصاب 8 روزه کارگران گروه ملی فولاد با شرط «لغو شکایات مدیران از کارگران»، اعلام شده است. در این خبر آمد که «پس از توافق صورت گرفته با مقامات استانی و بانک ملی مبنی بر واریز ماهانه مبلغ ده میلیون تومان بصورت علی الحساب بابت اجرای طرح طبقه بندی مشاغل تا اجرای کامل این طرح این اعتصاب پایان یافته اما کارگران دوام این توقف اعتصاب را مشروط بر بازپسگیری مدیران از شکایت از همکاران خود کردهاند.» شرطی که بر اساس پست اخیر کانال تلگرامی گروه ملی فولاد عملیاتی نشده و مدیرعامل این شرکت بازپسگیری شکایت از کارگران معترض را به پرداخت مبلغ 5-6 میلیون به جای 10 میلیون تومان بابت طرح طبقهبندی مشاغل منوط کرده است! در پست روز 18 دی ماه این کانال تلگرامی آمده است: «علت عدم پرداخت حقوق تا به امروز گرو کشی اجرای طرح طبقه بندی است. با این مضمون که تا زمانی که کارگران از مبلغ توافقی در شورای تامین کوتاه نیایند و به ۵ یا ۶ میلیون قانع نشوند، علی محمدی(مدیرعامل گروه ملی فولاد) نیز از شکایت خود باز نخواهد گشت.»
در بخشی از این پست تلگرامی به «ناشناخته ماندن نمایندگان و رهبران کارگری» به عنوان «نقطه قوت» اعتراضات اخیر کارگران اشاره شده است. با این مضمون که «از ابتدا هم گفته بودیم که کارگران هیچ نمایندهای نداشته و هرکسی نماینده خودش است و مطالبات را بصورت کاملا واضح و شفاف مطرح کردیم. اگر توافقی صورت گرفت و کارگران به درون شرکت و خطوط تولید به مدار تولید بازگشتند، تنها در جهت حفظ کیان این شرکت بود و از همان روز اول هم اعلام کردیم که توافقات انجام شده دارای معایب بسیاری است با این وجود سرکشیدن جام زهر را پذیرفتیم تا باز مسئولین توپ را در زمین کارگر نینداخته و باز هم کارگر را مقصر تمام اتفاقات ندانند.»
نکته دیگری که کانالهای تلگرامی منتسب به کارگران فولاد به بیان میکنند و از آن به عنوان نقطه قوت یاد میکند، «ناشناخته ماندن رهبران و نمایندگان کارگری» است که وظیفه سازماندهی اعتراضات اخیر را بر عهده داشتند. گرچه این استراتژی، تاکتیک مورد استفاده توسط کنشگران در شرایط پرمخاطره است اما این نکته دارای مزایا و معایبی است که در ادامه به آن میپردازیم.
پیامدهای مثبت ناشناخته ماندن رهبران اعتراضات کارگری
محافظت در برابر آزار و شکنجه: کنشگری کارگران در محیطهای پرمخاطره و ناشناخته نگه داشتن هویت رهبران میتواند آنها را از انتقام و آزار و اذیت مقامات یا کارفرما محافظت کند. این امر به ویژه در کشورهایی با رژیم های سرکوبگر یا ناقض حقوق کارگران، اهمیت دارد.
حفظ حرکت و وحدت: اگر یک رهبر دستگیر شود یا هدف بازداشت قرار گیرد، میتواند باعث تضعیف روحیه کنش جمعی و اختلال در سازماندهی آن شود. مخفی نگه داشتن رهبری میتواند به تضمین تداوم حرکت کمک کند. همچنین ناشناس نگه داشتن رهبران میتواند به حفظ حس وحدت و هدف مشترک در جنبش کمک کند و تضعیف یا تفرقه را دشوارتر کند.
مزیت استراتژیک: در برخی موارد، ناشناس نگه داشتن رهبران می تواند تاکتیک ها و استراتژی های موثرتری را امکان پذیر کند، زیرا ممکن است مقامات در پیش بینی یا پاسخ دادن به اقدامات یک کنش جمعی با مشکل مواجه شوند. این میتواند به حرکت عنصر غافلگیری بدهد و به کنشگران اجازه دهد تا با انعطاف پذیری بیشتری عمل کنند.
تشویق به مشارکت گسترده تر: وقتی افراد احساس میکنند کمتر در معرض خطر قرار گرفتهاند، ممکن است تمایل بیشتری به فعالیت نشان دهند، حتی اگر لزوماً نمیخواهند نقش رهبری یا نمایندگی را بر عهده بگیرند.
پیامدهای منفی ناشناخته ماندن رهبران اعتراضات کارگری
پاسخگویی محدود: ناشناس بودن رهبران در کنشهای جمعی میتواند ظرفیت پاسخگویی را از بین ببرد و به طور بالقوه آسیبزا باشد.این مسئله میتواند به نگرانی در مورد شفافیت و تضعیف روندهای دموکراتیک در درون یک حرکت منجر شود.
منازعات قدرت داخلی: بدون وجود ساختارهای رهبری شفاف و روشن، جنگ قدرت داخلی میان نمایندگان و رهبران یک جریان میتواند منجر به سردرگمی و مانع از برنامه ریزی و هماهنگی مؤثر میشود.
مشکل در جلب اعتماد و ایجاد ائتلاف ها: ارتباطات باز و رهبری شفاف اغلب به جلب اعتماد و اتحاد با سایر گروه ها یا مردم کمک میکند که در صورت ناشناس بودن رهبران میتواند به سختی به دست آید.
پتانسیل برای دستکاری: رهبری پنهان میتواند فرصت هایی را برای دستکاری یک حرکت( و سوءاستفاده از آن» توسط بازیگران خارجی یا حتی در درون یک کنش جمعی ایجاد کند.
تأثیر عمومی محدود: در برخی موارد، ناشناس نگه داشتن رهبران میتواند جلب حمایت و توجه عمومی را برای جنبش دشوارتر کند. اگر مردم بدانند رهبران چه کسانی هستند و از چه چیزی دفاع میکنند، ممکن است احتمال بیشتری برای ارتباط با یک جنبش و حمایت از آن وجود داشته باشد.
سازمان دهندگان کنشهای جمعی در چنین شرایطی پیشنهاد میکنند به جای پنهان کاری، این رویکردهای جایگزین را برای محافظت از رهبران معترض در نظر بگیرید:
اسم مستعار: رهبران میتوانند از نام مستعار برای ارتباط عمومی استفاده کنند و در عین حال هویت واقعی خود را در گروه مورد اعتماد حفظ کنند.
حمایت حقوقی: دسترسی به مشاور حقوقی را فراهم کنید تا اطمینان حاصل شود که رهبران، حقوق خود را درک میکنند و برای چالش های قانونی احتمالی آماده هستند.
در نهایت، گرچه تصمیم گیری در مورد مخفی نگه داشتن یا عدم مخفی نگه داشتن رهبران معترض به زمینه خاص، خطرات، مزایای احتمالی، اهداف تظاهرات و امنیت همه افراد درگیر بستگی دارد اما شفافیت و پاسخگویی عموماً برای موفقیت بلندمدت هر جنبشی حیاتی است.