بهرام بیضایی، کارگردان و نمایشنامه‌نویس سرشناس ایرانی، در ۸۷ سالگی درگذشت.


27-12-2025
بخش اطلاعیەها و بیانیەها
35 بار خواندە شدە است

بە اشتراک بگذارید :

artimg

 

بهرام بیضایی، کارگردان و نمایشنامه‌نویس سرشناس ایرانی، در ۸۷ سالگی درگذشت.

 

مژده شمسایی، همسر بیضایی، شنبه ششم دی خبر درگذشت این هنرمند را در شبکه‌های اجتماعی اعلام کرد.

شمسایی با انتشار تصویری از بیضایی و یادداشتی در صفحه فیسبوک خود نوشت: «زمین زیر پایم سست است وقتی او بر آن راه نمی‌رود. هوا برایم تنگ است وقتی او در کنارم نفس نمی‌کشد».

گروه ایران‌شناسی دانشگاه استنفورد نیز که در ۱۵ سال اخیر با بیضایی همکاری می‌کرد، در پیامی نوشت او‌ درست در روز تولدش که به احترام زادروز او و درگذشت اکبر رادی، روز نمایشنامه‌نویس نامیده شده، درگذشت.

در این پیام آمده است بیضایی عشقی عظیم به ایران داشت و باوجود تنگ‌نظری‌ها علیه او و خانواده‌اش لحظه‌ای از «برکشیدن و پاس داشتن میراث فرهنگی ایران» دست نکشید.

درگذشت بهرام بیضایی، نه تنها فقدان یک هنرمند، بلکه فروریختن یکی از ستون‌های استوار فرهنگ، تاریخ و زبان ایران‌زمین است. او «فرهنگ‌بان» ایران بود که با نگاهی ژرف به اسطوره و تاریخ، پلی میان سنت و مدرنیته بنا کرد.

بهرام بیضایی تنها یک کارگردان یا نویسنده نبود؛ او دانشنامه‌ای متحرک از آیین‌ها، اسطوره‌ها و زبان از یاد رفته‌ی ایران بود. در روزگاری که سینما و تئاتر میان سطحی‌نگری و تقلید سرگردان بود، او با «باشو»، «تارا» و «هدهد» به جستجوی هویت گم‌شده‌ی ایرانی برخاست. او به ما آموخت که چگونه می‌توان به گذشته نگریست بدون آنکه در آن غرق شد، و چگونه می‌توان مدرن بود بدون آنکه ریشه‌ها را برید.

«من از آن فرهنگی می‌آیم که نخواسته‌اند باشد؛ من بازمانده‌ی دنیایی هستم که گمان می‌کردند تمام شده است.» (نقل به مضمون از بیضایی)

بیضایی در طول بیش از ۶ دهه فعالیت، میراثی گرانبها در سه حوزه‌ی اصلی به یادگار گذاشت:

۱. سینما (فیلم‌سازی) او سینماگری کمال‌گرا بود که هر کادرش همچون یک تابلوی نقاشی و هر دیالوگش همچون شعری آهنگین بود.

رگبار (۱۳۵۱): یکی از مهم‌ترین آثار موج نوی سینمای ایران.

باشو، غریبه‌ای کوچک (۱۳۶۴): شاهکاری در ستایش صلح و پیوند اقوام ایرانی که از برترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران محسوب می‌شود.

شاید وقتی دیگر (۱۳۶۶): کندوکاوی روان‌شناختی در هویت و اضطراب.

سگ‌کشی (۱۳۷۹): نقد تند و صریح مناسبات اجتماعی و اقتصادی جامعه.

۲. ادبیات نمایشی و تئاتر

بیضایی را شکسپیر ایران می‌نامند. او ساختار «تعزیه»، «پرده‌خوانی» و «نمایش‌های شادی‌آور» را با ساختارهای کلاسیک جهانی درآمیخت.

نمایشنامه‌ها: «مرگ یزدگرد»، «فتح‌نامه‌ی کلات»، «آرش»، «هشتمین سفر سندباد» و «ندبه».

اجراهای ماندگار: اجرای خیره‌کننده‌ی «افرا» و نمایش‌های آیینی که در سال‌های هجرت در دانشگاه استنفورد به روی صحنه برد (مانند «طرب‌نامه» و «گزارش ارداویراف»).

۳. پژوهش‌های بنیادین

شاید بزرگترین خدمت او به فرهنگ ایران، مکتوب کردن تاریخ شفاهی و فراموش‌شده‌ی نمایش باشد.

کتاب «نمایش در ایران»: این کتاب همچنان معتبرترین مرجع برای شناخت ریشه‌های نمایش ایرانی (از پیش از اسلام تا کنون) است.

پژوهش‌های او در زمینه اساطیر و ریشه‌یابی نام‌ها و آیین‌ها، دریچه‌ای نو به شناخت «شاهنامه» گشود.

ویژگی‌های سبک بیضایی

زن‌محوری: در آثار او، زنان نه موجوداتی منفعل، بلکه نماد خرد، ایستادگی و زایش هستند (از چریکه‌ی تارا تا سگ‌کشی).

زبان آرکائیک: احیای واژگان کهن و استفاده از زبانی فاخر که به «زبان بیضایی» مشهور شد.

معماری صحنه: استفاده دقیق از هندسه و حرکت در طراحی صحنه.

بهرام بیضایی اگرچه از میان ما رفت، اما تا زمانی که زبان فارسی زنده است و نمایش در این سرزمین برپاست، نام او در سطر اول تماشاخانه‌ی تاریخ ایران خواهد درخشد.

یادش جاودان و نامش بلند.

گرایش کمونیسم شورایی

6 دی 1404 / 27 دسامبر 2025

 

اسم
نظر ...