بازگشت خاموش عدالت مرگ/امیر آذر
25-10-2025
بخش دیدگاهها و نقدها
9 بار خواندە شدە است
بە اشتراک بگذارید :
بازگشت خاموش عدالت مرگ
امیر آذر
مقدمه
اروپا دهههاست که خود را قارهای میداند که از چرخهی خون و مجازات مرگ عبور کرده است. تجربهی دو جنگ جهانی، فاشیسم، اردوگاهها و شکنجهها، در حافظهی جمعی اروپاییان این باور را نشاند که هیچ قدرتی—even دولت دموکرات—نباید حق سلب زندگی را برای خود محفوظ بدارد. مجازات اعدام در قوانین و وجدان عمومی قاره کنار گذاشته شد و جای آن را «عدالت ترمیمی» و «حقوق بشر» گرفت.
اما در سالهای اخیر، نشانههایی از بازگشت خاموش این منطق مرگ به چشم میخورد. نه بهصورت قانون، بلکه به شکل زمزمهها، تمایلات و گفتمانهایی که از «عدالت قاطع» سخن میگویند. در میانهی بحرانهای مهاجرت، ناامنی اقتصادی، و خستگی از بوروکراسیهای دموکراتیک، بخشی از جامعه به این فکر افتاده که شاید باید دوباره «قانون با مشتِ آهنین» عمل کند. این صداها هنوز خفهاند، اما شنیدنیاند.
روانشناسی ترس و نیاز به کنترل
در ژرفای روان انسان، میل به امنیت و نظم ریشهایتر از میل به آزادی است. هرگاه مردم احساس کنند نظم در خطر است، ذهن جمعی به عقب بازمیگردد—به دورانهای ابتداییتر از تمدن—جایی که عدالت با انتقام معنا میشد.
افزایش پوشش رسانهایِ جرم و ترور، بزرگنمایی خطر توسط شبکههای خبری و سیاستمداران پوپولیست، احساس ناامنی را در بسیاری از کشورهای اروپایی افزایش داده است. جامعهای که میترسد، بهجای تفکر، واکنش نشان میدهد؛ بهجای عدالت، مجازات میطلبد.
در روانشناسی اجتماعی این را «واکنش بازدارنده» مینامند: مردم وقتی از کنترل شرایط ناتوان میشوند، میکوشند با حذف عامل تهدید (مجرم) حسِ نظم را بازسازی کنند. در اینجا اعدام، نه بهعنوان ابزار حقوقی، بلکه بهعنوان نمادِ بازگشتِ اقتدار ظاهر میشود.
فرهنک رسانهای و پوپولیسم مجازات
فرهنگ رسانهای امروز بر پایهی هیجان بنا شده است. جرم، خون و فاجعه، خوراکِ اصلی چرخهی خبر است. در چنین محیطی، ذهن جمعی مدام در معرض خشم و اضطراب قرار دارد. وقتی افکار عمومی در التهاب است، صدای خرد شنیده نمیشود.
احزاب پوپولیستی از این فضا بهره میبرند. آنها با شعارهایی چون «عدالت برای مردم» یا «بازگرداندن نظم به خیابانها» در واقع همان خشم را به سیاست ترجمه میکنند. در این گفتمان، انسان به «خطر بالقوه» تقلیل مییابد و مرگ او ابزارِ بازسازی امنیت میشود.
توضیحات
پوپولیسم کیفری با استفاده از نمونه های بین المللی و ادبیات موجود، شکاف در زمینه جرم شناسی را می بندد. در این افشاگری جذاب از سیاست جنایی کنونی، جان پرت نقش پوپولیسم کیفری را بر روندهای سیاست کیفری معاصر بررسی می کند.
پوپولیسم کیفری با کاهش احترام مردم به نهاد عدالت کیفری در میان هشدار از اینکه جرم از کنترل خارج شده است، همراه است. پرت استدلال می کند که فناوری رسانه های جدید به گسترش ناامنی های ملی کمک می کند و سیاستمداران نه تنها چنین احساساتی را تشویق می کنند، بلکه توسط آنها نیز هدایت می شوند. پرت توضیح می دهد که این سیاست بیشترین تأثیر را در توسعه سیاست در مورد مجرمان جنسی، جرایم جوانان، مجرمان دایمی و رفتارهای ضد اجتماعی دارد.
Pratt, J. (2007), Penal Populism. Routledge)*
از منظر فرهنگی، این روند نوعی بازگشت به تفکر پدرسالارانه است: پدرِ مقتدر که نظم را با خشونت حفظ میکند. در چنین فضای ذهنی، «رحم» به نشانهی ضعف و «بخشش» به ابزارِ بیعدالتی تعبیر میشود.
قانون و واقعیت سیاسی
در سطح رسمی، بازگشت اعدام در اروپا تقریباً ناممکن است. معاهدات بینالمللی، از شورای اروپا تا منشور حقوق اساسی اتحادیهٔ اروپا، آن را صراحتاً ممنوع کردهاند.
اما آنچه رخ میدهد بازسازیِ غیرمستقیمِ منطق اعدام است. حبسهای طولانی بدون امکان آزادی، شرایط غیرانسانی زندانها، محدود شدن حقوق متهمان، و تضعیف نظام دادرسی عادلانه، در عمل همان کارکردِ حذف و نابودی را دارند—با زبانی نرمتر و حقوقیتر.
دولتهای دموکرات، وقتی در برابر خشم عمومی یا بحرانهای امنیتی قرار میگیرند، از همین مسیرهای آرام قانون را به سمتِ مجازاتهای سختتر سوق میدهند. و اینگونه است که «اعدام» میتواند بدون طناب و گیوتین، اما با چهرهای قانونی بازگردد.
تضاد میان انسانگرایی و اضطراب مدرن
اروپا خود را مهدِ انسانگرایی Humanism میداند، اما اضطرابهای دوران مدرن بار دیگر انسان را به همان نقطهای بازمیگردانند که از آن گریخته بود. انسانِ امروز، میان دو خواسته گرفتار است: میل به امنیت و وفاداری به آزادی. هر بار که بحران تازهای رخ میدهد—از مهاجرت تا ترور—کفهی امنیت سنگینتر میشود و به همان نسبت، احترام به کرامت انسانی سبکتر.
52 درصد از شهروندان اتحادیه اروپا سیستم قضایی در کشورشان را از نظر استقلال دادگاه ها و قضات خوب ارزیابی می کنند (11 درصد می گویند که بسیار خوب است و 41 درصد می گویند که نسبتا خوب است)، در حالی که 37 درصد می گویند (نسبتا یا بسیار) بد است. این نتایج در مقایسه با ژانویه 2023 ثابت مانده است
Eurobarometer (2023), Public Perceptions of Security and Justice in the EU
شاید بتوان گفت بازگشتِ آرامِ اعدام، بازتابی از شکست روانیِ جامعهای است که میان «ترس از دیگری» و «آرمان آزادی» سرگردان مانده است.
جمعبندی
بازگشت خاموش عدالت مرگ در اروپا پدیدهای صرفاً حقوقی نیست؛ نشانهای است از بحرانِ عمیق در روان و فرهنگ سیاسیِ انسان مدرن.
وقتی دولتهای دموکراتیک زیر فشار افکار عمومی به زبان انتقام سخن میگویند، معنایش این است که امنیت، دروغی آرامشبخش شده است.
راهِ برونرفت از این چرخه نه در اعدامِ دوباره، بلکه در بازسازیِ اعتماد اجتماعی و آموزشِ عمومی دربارهی ریشههای خشونت است. عدالتِ حقیقی زمانی زنده میماند که انسان، حتی در برابر مجرم، کرامت را فراموش نکند.
منابع پیشنهادی برای مطالعهی بیشتر
• Amnesty International (2025), Death Sentences and Executions Report.
• Council of Europe & European Union Statements (2024–2025), On Abolition of Death Penalty.
• Pratt, J. (2007), Penal Populism. Routledge.
• N. Trajtenberg et al. (2022), Measuring Punitiveness: Social-Psychological Dimensions.
• Eurobarometer (2023), Public Perceptions of Security and Justice in the EU.
امیر آذر
۱۴ اکتبر ۲۰۲۵