مصاحبه با ایمن عوده، نماینده کنست و رئیس حزب حدَش


07-10-2025
بخش دیدگاهها و نقدها
25 بار خواندە شدە است

بە اشتراک بگذارید :

artimg

مصاحبه | ۱۰ فوریه ۲۰۲۵

RosaLux International  

«گسترش شراکت عربی-یهودی نیاز مبرم امروز است»

مصاحبه با ایمن عوده، نماینده کنست و رئیس حزب حدَش

، پس از تلاش برای برکناری او

نویسندگان: ایمن عوده، دونیا عبّاس

MK Ayman Odeh during an Arab-Jewish demonstration against the war and occupation, organized by the Peace Partnership, Haifa, June 2025.

عکس: ایمن عوده، عضو کنست از حزب سوسیالیست اسرائیل (حدَش)، در تظاهرات مشترک عربی-یهودی علیه جنگ و اشغال، برگزارشده از سوی «شراکت برای صلح»، حیفا، ژوئن ۲۰۲۵.
)
عکس از: (Peace Partnership

در تابستان امسال، ایمن عوده، عضو کنست از حزب سوسیالیست اسرائیل، حدَش (Hadash)، تجربه‌ای دشوار، هم در سطح سیاسی و هم شخصی، از سر گذراند: از تلاش برای برکناری او از کنست، تا تحریک مستقیم علیه او از درون مجلس، و حتی حمله‌ی فیزیکی در خیابان. در جریان جلسات کمیته‌ی کنست درباره‌ی استیضاح او، اظهاراتی صریح و تند شنیده شد، از جمله:
«
در هر کشور دیگری، در برابر جوخه‌ی آتش قرار می‌گرفتی
در مسیر رفتن به تظاهراتی در شهر «نس‌زیونا»، جمعیتی راه خودروی او را بستند، شیشه‌ی ماشینش را شکستند و شعار می‌دادند: «مرگ بر عرب‌ها».

ایمن عوده عضو کنست(پارلمان) اسرائیل و یکی از شناخته‌شده‌ترین سیاست‌مداران فلسطینی در اسرائیل است. او پیش‌تر ریاست «فهرست مشترک» (United List) را بر عهده داشت و اکنون رئیس حزب حدش است.

دونیا عبّاس از بنیاد رزا لوکزامبورگ در گفت‌وگویی با ایمن عوده کوشید دریابد او چگونه این رویدادها را تفسیر می‌کند، این تجربه چه واقعیتی از سیاست اسرائیل را آشکار کرده است، و جامعه‌ی فلسطینی از دید او چه چشم‌اندازی در آینده دارد.

دونیا عباس:

ایمن عوده، تلاش برای برکناری شما به دلیل پیامی بود که در جریان آتش‌بس و توافق تبادل گروگان‌ها منتشر کردید؛ در آن توییت نوشته بودید:«خوشحالم که گروگان‌ها و زندانیان آزاد می‌شوند».همچنین در سخنرانی‌ای در تظاهراتی در حیفا گفتید:«غزه پیروز شد و به پیروزی خود ادامه خواهد داد».این جملات به عنوان نشانه‌ی «حمایت از تروریسم» علیه شما به کار گرفته شد. پاسخ شما به این اتهام‌ها چیست؟ آیا احساس می‌کنید سخنانتان تحریف یا از بافت اصلی خود جدا شده است؟

ایمن عوده:

من با اطمینان کامل پشت تک‌تک واژه‌هایی که گفته‌ام می‌ایستم.گفته بودم: «خوشحالم که گروگان‌ها و زندانیان آزاد می‌شوند. از این پس، هر دو ملت باید از بار اشغال رهایی یابند، چرا که ما همگی آزاد زاده شده‌ایم».

در مورد گروگان‌ها و زندانیان باید گفت: نهاد حاکم اسرائیل به هیچ‌وجه وجود حتی یک مبارز آزادی‌خواه فلسطینی را به رسمیت نمی‌شناسد، زیرا اساساً وجود اشغال و حتی وجود ملت فلسطین را انکار می‌کند. از همین رو نمی‌تواند فلسطینیان را به عنوان مردمی که برای آزادی خود می‌جنگند، ببیند.

البته که از آزادی گروگان‌ها خوشحال شدم – آن‌ها غیرنظامیانی بی‌گناه‌اند، خانواده دارند، مادرانی دارند که در انتظارشان‌اند. دیدن مادری اسرائیلی که پسرش را در آغوش می‌گیرد، همان‌قدر مرا تکان داد که دیدن مادری فلسطینی که پسرش را در آغوش می‌گیرد.

در باب آزادی بیان نیز موضع من روشن است: عقب‌نشینی در این زمینه یعنی آسیب زدن به حق همکارانم برای بیان دیدگاهشان و گشودن در به سوی سرکوب فاشیستی آزادی بیان.

وقتی گفتم «هر دو ملت باید از بار اشغال رهایی یابند»، دقیقاً همین را منظور داشتم. تا زمانی که این نظام ستم و اشغال پابرجاست، هیچ‌کس واقعاً آزاد نخواهد بود. اشغال همچون زندانی است که هم زندانی و هم زندان‌بان باید با ویران کردن آن از بندش رها شوند. همان‌گونه که نویسنده و شاعر محمد الماغوط نوشت:
«
تفاوت میان زندان‌بان و زندانی این است که زندان‌بان خواب زندان می‌بیند و زندانی خواب آزادی

هدف ما ویران کردن این زندان و آزاد ساختن هر دو سو است. در واقعیت جنگی کنونی که ده‌ها هزار تن از مردم من کشته شده‌اند، دوباره می‌گویم: ما همگی آزاد زاده شده‌ایم. آیا بیانی می‌تواند جهانی‌تر و انسانی‌تر از این باشد؟ چگونه ممکن است کسی حتی از ذره‌ای از چنین اصلی چشم بپوشد؟ هیچ راهی نیست.

دربارۀ آنچه در تظاهرات حیفا گفتم — وقتی گفتم «غزه پیروز خواهد شد» — می‌گویم: من می‌خواهم غزه پیروز شود، همان‌طور که می‌خواهم حیفا پیروز شود، کرانه باختری پیروز شود، بیت‌المقدس شرقی پیروز شود و تل‌آویو پیروز شود. به‌همین منوال، من می‌خواهم هر دو ملت اشغال را شکست دهند و خواستار یک دولت فلسطینی با پایتختی بیت‌المقدس در کنار دولت اسرائیل هستم، تا بتوانیم در صلحی واقعی زندگی کنیم. تنها یک نژادپرست است که غزه را یکسان و همگون می‌پندارد. من اما طرف‌دار غزه‌ام. من طرفِ کودکان غزه‌ام که همین الآن به خاطر گرسنگی در حال جان دادن‌اند. من طرفِ زنان و خانواده‌های آن‌جا هستم. می‌خواهم غزه این اشغال جنایتکار را شکست دهد — پیروزی‌ای که بخشی از مبارزه‌ای انسانی برای دستیابی به صلح عادلانه است.

دونیا عباس:

وقتی رأی‌گیری شکست خورد، شما گفتید: «تلاش فاشیستی علیه من شکست خورد. این‌بار فاشیزم پیروز نشد، و ما اجازه نخواهیم داد که پیروز شود.» آیا این را پیروزی شخصی می‌دانید یا نبردی نمادین برای نمایندگی سیاسی عرب‌ها و حضور فلسطینیان در اسرائیل؟

 

ایمن عوده:

از همان لحظۀ نخست روشن بوده که هدف این تلاش صرفاً هدف‌گیری شخص من نبوده، بلکه هدف‌گیری آزادی بیان و همچنین آزادیِ هویت‌یابی با ملت فلسطین بوده است. مناسبات سلطه‌گرانه اسرائیل از سال ۱۹۴۸ تا امروز کوشیده‌اند تصویری از «عرب-اسرائیلی» بسازند — تصویری جداافتاده از مبارزۀ ملت فلسطین، اما در عین حال شخصی که نمی‌تواند یک شهروندِ تمام‌عیارِ اسرائیلی در کشوری باشد که خود را «دولت یهودی» تعریف می‌کند. «عرب-اسرائیلی» چهره‌ای معوج است که نظام حاکم آن را تحمیل و حفظ کرده است. به همین دلیل یکی از چیزهایی که نظام را بیش از همه خشمگین می‌کند، خودِ عملِ صریح و صادقانه در خصوص ملت فلسطین است.

هرگز یک مجری اخبار اسرائیلی از یک نمایندۀ یهودی کنست نپرسیده است: «چرا نگرانِ مسئلۀ فلسطین هستید؟» آن سؤال مخصوص نمایندگان عرب کنست است. از ما انتظار می‌رود خودمان را به موضوعات شهری محدود کنیم: جاده‌ها، زیرساخت‌ها، حفاری و فاضلاب. از سوی دیگر، نمایندگان یهودی می‌توانند آزادانه درباره غزه و کرانه باختری صحبت کنند. حتی نمی‌توانیم درباره کرانه باختری حرف بزنیم — با اینکه بودجه‌هایی که حق ماست دزدیده می‌شوند و به شهرک‌ها، ارتش و سازوکارهای امنیتی منتقل می‌شوند. این شکاف حقیقت را نشان می‌دهد: این مبارزه علیه یک شخص نیست، بلکه علیه یک کلِ اجتماعی و هویت سیاسی و ملی آن است.

در باب آزادی بیان نیز من بی‌تردید بوده‌ام: عقب‌نشینی به معنای آسیب رساندن به حقِ همکارانم در ابراز دیدگاه‌هایشان و باز کردن در به روی سرکوب فاشیستی آزادی بیان است. عقب‌نشینی به معنای آسیب زدن به حق دانشجویان دانشگاه، کارگران عرب، و هر فردی در جامعه‌مان است تا با آزادی و حیثیت سخنِ خود را بگوید.

این را بارها و بارها در جلسات کنست توضیح دادم و روشن کردم که پافشاری روی این موضع عملی دفاعی است. من در حال دفاع از دستاوردهایی‌ام که در مبارزه‌ای مستمر طی دهه‌ها به‌دست آمده، با هدف گسترش قلمرو آزادی بیان. از آغاز، این موضوع شخصیتِ شخصی نداشت، بلکه نبردی عمومی بود که ما همه را در برگرفته است.

اگر لحظه‌ای این ایده را بپذیریم که این یک مبارزۀ جمعی است و موضع شما برای حفاظت از همۀ مردم است، به نظر شما پیامدهای اتفاقات اخیر برای شهروندان فلسطینی اسرائیل چیست؟ چه پیامی می‌خواهید به شهروندان عرب درباره مشارکت سیاسی‌شان پس از این رویداد و در فضای کنونی منتقل کنید؟

پیامم به مردمم روشن است: چندماهِ آینده — تا انتخابات بعدی — سخت‌ترین دوره‌ای خواهد بود که در دو سال گذشته تجربه کرده‌ایم. راست در منطقه در امور نظامی دستاوردهایی به‌دست آورده — در لبنان، سوریه و ایران — در حالی که ده‌ها هزار فلسطینی کشته شده‌اند و جمعیت غزه در حال گرسنگی است. اما در مورد مسئلۀ فلسطین — که در هسته ایدئولوژی آن قرار دارد — هیچ دستاورد ژئواستراتژیک واقعی حاصل نشده است. جنگ پایان خواهد یافت، اما بیش از هفت میلیون فلسطینی همچنان میان رود اردن و دریای مدیترانه زندگی خواهند کرد.

ویژۀ اسرائیل عمدتاً به مسئلۀ اشغال مربوط است که عنصر مرکزی تغذیه‌کننده بحران است. دستاورد بزرگ چپ صهیونیستی در دهه‌های اخیر، توافقات اسلو، به‌خاطر اینکه نه به صلح انجامید و نه به امنیت، مورد نقد است. از سوی دیگر، راست ۷ اکتبر و جنگِ پس از آن را فرصت تاریخی خود می‌بیند تا بزرگ‌ترین شعارهای ایدئولوژیک خود را به اجرا درآورد: «اگر زور کافی نیست، زور بیشتری به‌کار ببرید» و «بگذارید ارتش دفاع اسرائیل پیروز شود

بنابراین به مردمم می‌گویم: نخست، باید در داخل و در سطوح اجتماعی تقویت شویم و آگاهی سیاسی‌مان را نسبت به آینده عمیق‌تر کنیم. دوم، باید همکاری گسترده‌ای با نهادهای دموکراتیک یهودی بسازیم. گسترش شراکت عرب-یهودی نیاز مبرم امروز است. شواهد روشن است: اگر این شراکت نبود، تلاش برای استیضاح من موفق می‌شد. سوم، رأی دادن اهمیت دارد. وقتی فاشیست‌ها در قدرت‌اند، تمام تلاش‌ها باید بر سرنگونی دولت متمرکز شود. هر هدف دیگری باید در خدمت یک هدف واحد قرار گیرد: جلوگیری از ادامه‌دار شدن حکومت این دولت. تنها پس از سرنگونی آن می‌توانیم مبارزۀ خود را ادامه دهیم. گام نخست باید ریشه‌کن کردن فاشیزم باشد.

 

دونیا عباس:

با وجود آشوب داخلی و تلاش‌ها برای استیضاح شما — و در میان جنگ تمام‌عیار علیه باریکۀ غزه و تشدید اوضاع در کرانه باختری — شما به موضع و باور خود وفادار مانده‌اید و همچنان خواستار گسترش همکاری‌های یهودی-عربی در برابر اشغال و فاشیزم هستید. این همکاری چگونه می‌تواند به عمل منتقل و توسعه یابد؟ و چگونه پیوند میان مبارزه برای دمکراسی درون اسرائیل و مبارزه برای پایان دادن به اشغال را برقرار می‌کنید؟

ایمن عوده:

بیایید به سنت و میراث خود و همچنین تاریخ بشری بازگردیم. چند مثال:

داستان عنتره بن شداد. وقتی پدرش — که او را به‌رسمیت نمی‌شناخت و صرفاً به چشم برده‌ای به او نگاه می‌کرد — از او خواست در جنگی علیه قبیله‌ای دشمن بجنگد، عنتره پاسخ داد: «برده در کار شجاعت خوب نیست، بلکه در دوشیدن گاوها و حمل کوزه‌های آب خوب است.» به‌عبارت دیگر: کسانی که به‌عنوان آزاد شناخته نمی‌شوند را نمی‌توان از آن‌ها خواست جانشان را در نبرد نثار کنند، بلکه فقط می‌توان از آن‌ها کارهای پست خواست. پدرش استدلال کرد که این زمانِ بحث آزادی نیست، و عنتره در امتناع خود پافشاری کرد. بعدتر، پدر بازگشت و وعدۀ آزادی در ازای شرکت در نبرد داد. تنها آنگاه عنتره پذیرفت.

در جریان جنگ داخلی آمریکا، آبراهام لینکلن از فردریک داگلاس درخواست حمایت کرد. داگلاس پرسید: «آزادی ما چه می‌شود؟» و لینکلن به او گفت پس از پایان جنگ منتظر بماند. داگلاس اصرار کرد که سیاه‌پوستان آزادی‌شان را فوراً می‌خواهند، و این‌گونه شد که لینکلن از یک نژادپرست به مردی تبدیل شد که برده‌داری را لغو کرد، نماد آزادی.

همین ماجرا با رابين و عرفات، دوگل و احمد بن‌بلا، تونی بلر و جری آدامز، دکلرک و ماندلا نیز رخ داد. هیچ‌یکشان صرفاً از روی جامع‌گرایی عمل نکردند. بلکه همه وقتی تغییر کردند که محاسبه هزینه-فایده علیه‌شان عمل کرد. این همان معادله‌ای است که در طول تاریخ تکرار می‌شود — لیبرالیسمِ پوشالی در برابر اصول. لیبرال‌های پوشالی آدم‌های با اصول را به‌چشم سربازانی در نبردش علیه فاشیزم می‌بینند — بی‌چهره، بی‌هویت، بی‌داستان.

برای تعمیم این استعاره به یک چشم‌انداز گسترده‌تر: این روزها اغلب برای سخنرانی دعوت می‌شوم، و هر بار که سخن می‌گویم همیشه می‌گویم ریشۀ اصلاحات قضایی، اشغال است. پیروان آن اصلاحات از ساکنانِ کرانه باختری‌اند، و هدف‌شان تصرف دیوان عالی است تا بتوانند ناحیه C را الحاق کنند و زمین‌های خصوصی فلسطینی را غصب کنند. اصلاحات قضایی برای خدمت به پروژه اشغال طراحی شده است. بنابراین گام نخست باید عمیق‌تر کردن آگاهی عمومی نسبت به این حقیقت باشد.

رزمنده جهان را وادار می‌کند او را به‌حساب آورد، و تنها در آن‌صورت است که جهان حرکت می‌کند. جهان میان سال‌های ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۵ به فلسطینیان توجه نکرد، همان‌گونه که پیش از ظهور ماندلا و مارتین لوتر کینگ به مبارزۀ حقوق آمریکایی‌های آفریقایی توجهی نکرد.

دوم اینکه امروز روشن است که اکثریت جمعیت یهودی گرایش راست دارد، و اینکه مرکز و چپ بدون ما نمی‌توانند پیروز شوند. با این واقعیت همان‌طور رفتار خواهیم کرد که عنتره رفتار کرد، همان‌طور که فردریک داگلاس رفتار کرد، همان‌طور که هر کسی در تاریخ که به او وعدۀ آزادی شده و در ازای حمایت آزادی خواسته را معامله کرده، رفتار کرده است. این مبارزه‌ای مداوم خواهد بود میان ما و لیبرال‌های پوشالی.

در عین حال، ما به‌خوبی به یاد داریم چه بر سر آلمان در آغاز قرن بیستم آمد، زمانی که حزب سوسیال دموکرات با دولت همکاری کرد: این منجر به مرگ رزا لوکزامبورگ، تیراندازی به معترضان اول ماه مه و کشتار کمونیست‌ها شد. پس از آن، کمونیست‌ها از همکاری امتناع کردند و نتیجه، ظهور فاشیسم و بزرگ‌ترین جنایت در تاریخ بشریت بود.

ممکن است به نقطه‌ای برسیم که بگوییم توقف فاشیزم کافی است. ما می‌توانیم بعداً به مبارزه با لیبرال‌های پوشالی بازگردیم. اما نمی‌توانیم با تضعیف موضع‌مان آغاز کنیم. باید تلاش کنیم حداکثر پیشرفت ممکن را با لیبرال‌های پوشالی — یعنی با مرکز و چپ اسرائیل — به‌دست آوریم تا به اهداف‌مان برسیم. این هنر سیاست است: ساختن بر پایۀ اصول و داشتن یک چشم‌انداز.

دونیا عباس:

واکنش جهانی، به‌ویژه از سوی نیروهای چپ، نسبت به کارزار علیه شما و شکست تلاش برای استیضاحتان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ایمن عوده:

نخست، تردیدی نیست که هرآنچه در اسرائیل رخ می‌دهد ویژگی‌های خاص خود را دارد، اما در عین‌حال برخی ویژگی‌های جهانی نیز در آن نهفته است. در سطح جهانی، به‌روشنی می‌توان دید که در اینجا انحرافی آشکار از نتایج و درس‌های جنگ جهانی دوم رخ داده است. این انحراف در چهره‌هایی چون ترامپ در ایالات متحده، بولسونارو در برزیل، جانسون در بریتانیا، اوربان در مجارستان، اردوغان در ترکیه، پوتین در روسیه، مودی در هند و نتانیاهو در اسرائیل تجسم یافته است. این گروه از رهبران، آگاهانه تصمیم گرفته‌اند از نتایج تاریخی جنگ جهانی دوم فاصله بگیرند — هم از نظر شیوه‌ی دموکراتیک حکمرانی و هم از نظر احترام به سازوکارهای قانونیِ کنترل و تعادل. این آشکارا یک گرایش جهانی است.

ویژگی منحصربه‌فرد اسرائیل، بیش از هر چیز، به مسئله‌ی اشغال مربوط می‌شود؛ همان عنصری که محور اصلی تغذیه‌ی بحران است. من نمی‌گویم که اشغال ریشه‌ی تمام شرور است، چنان‌که چپ اسرائیلی می‌گوید. پیش از ۱۹۶۷ نیز جنایاتی وجود داشت. اما تردیدی نیست که از همان آغاز، اشغال به شریان حیاتی اصلی تبدیل شد: مهم‌ترین علت آسیب به نظام دموکراتیک، بزرگ‌ترین مانع در بهبود روابط میان یهودیان و عرب‌ها، عاملی فرساینده برای اقتصاد، و تأثیری منفی بر حقوق زنان.

ما پیش از هر چیز بر خود تکیه می‌کنیم، زیرا باور داریم جهان با شکایت و زاری نیک‌نگرانه برخورد نمی‌کند. رزمنده‌ی آزادی جهان را وادار می‌کند تا به او احترام بگذارد، و تنها پس از آن جهان به حرکت درمی‌آید. جهان میان سال‌های ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۵ به مسئله‌ی فلسطین توجهی نکرد، همان‌طور که پیش از ظهور ماندلا و مارتین لوتر کینگ به مبارزه‌ی سیاه‌پوستان برای حقوق مدنی توجهی نداشت.

پایه‌ی هر جنبش بین‌المللی، مبارزه و احترام به خویشتن در سطح محلی است. تنها پس از آن است که پاسخ و همبستگی جهانی شکل می‌گیرد. این همان چیزی است که امروز شاهد آن هستیم. تردیدی نیست که جنبشی مردمی و جهانی بی‌سابقه پیرامون مسئله‌ی فلسطین در حال شکل‌گیری است. بسیار مهم است که ما روابط بین‌المللی خود را با این جنبش‌ها — که از هستی و مبارزه‌ی ما پشتیبانی می‌کنند — پرورش دهیم.

“Expanding Arab-Jewish Partnership is the Need of the Day” - Rosa-Luxemburg-Stiftung

*****

توضیح شوراها در باره صف‌بندی احزاب در اسرائیل و نقش آن‌ها در کنست

امروزه صحنۀ سیاسی اسرائیل به دلیل جنگ، مسائل امنیتی، اختلافات مذهبی و اقتصادی، و تنش‌های اجتماعی بسیار پیچیده‌تر شده است. احزاب در کنست (پارلمان اسرائیل) معمولاً بر اساس دو محور اصلی صف‌بندی می‌شوند:

  1. محور راست–چپ سیاسی/ایدئولوژیک شامل دیدگاه‌ها دربارهٔ اقتصاد، آزادی‌های فردی، نقش مذهب در سیاست، و نیز مسئله فلسطین و اشغال.
  2. محور مذهبی–سکولار و مذهبی راست‌گرا شامل احزاب یهودی ارتدوکسهاردی»، Haredi)، احزاب سکولارِ ملی‌گرا، و احزاب مذهبی صهیونیست (Religious Zionism) است.

در وضعیت فعلی:

  • ائتلاف حاکم تحت رهبری بنیامین نتانیاهو عمدتاً از احزاب راست و فراقومی مذهبی تشکیل شده است. احزاب «لیکود»، «صهیونیسم مذهبی»، «یهود قدرت» (Jewish Power)، «شاس»، «یوتور یهودیت متحد» (United Torah Judaism) و احزاب راست‌گرای افراطی و مذهبی در آن نقش برجسته دارند. این ائتلاف بر مسائل امنیتی، اشغال، گسترش شهرک‌ها و حفظ هویت یهودی کشور تأکید دارد. english.alarabiya.net+2The Washington Post+2
  • اختلافات فزاینده میان شرکای ائتلاف، به‌ویژه احزاب ultra-Orthodox همچون شاس و یوتور یهودیت متحد، بر سر موضوعاتی مانند خدمت نظام وظیفۀ اجباری برای مردان مذهبی، معافیت‌های قانونی، و تقسیم اقتدار موجب شده است که دولت شکننده شود. euronews+2anews.com.tr+2
  • احزاب اپوزیسیون مرکزی و چپ شامل «دموکرات‌ها» (ادغام کارگر و مرتز)، حزب «Blue and White»، «يشرات!» با رهبری گادی آیینکوت، «یش عتید» با یائیر لاپید و سایر احزاب میانه‌رو و لیبرال‌اند که خواهان کاهش قدرت مذهب در دولت، حقوق مدنی بیشتر برای فلسطینیان اسرائیل، صلح و امنیت‌اند. این احزاب بعضاً تلاش می‌کنند ائتلاف‌هایی بسازند تا دولت فعلی را در انتخابات بعدی به چالش بکشند. Wikipedia+2Agenzia Nova+2
  • احزاب عربی و فلسطینی اسرائیلی نقش خاصی دارند. حزب حدش (Hadash)، حزب طالع (Ta’al)، اسلامی‌گراها مثل Ra’am، و گاهی احزاب ملی‌گرای عرب مانند Balad، نمایندهٔ جامعه عرب فلسطینی در داخل اسرائیل‌اند. برخلاف گذشته، فشار برای تجدید اتحاد آنان در قالب «لیست مشترک» (Joint List) افزایش یافته است تا قدرت سیاسی‌شان را تقویت کنند. این احزاب عمدتاً در اپوزیسیون‌اند، اما برخی مثل Ra’am پیش از این به حکومت ملحق شده‌اند. timesofisrael.com+1
  • با خروج احزاب ultra-Orthodox از ائتلاف، دولت نتانیاهو اکنون در کنست اکثریت ساده را از دست داده یا بسیار به لبهٔ از دست دادن اکثریت نزدیک است. این وضعیت منجر به عدم قطعیت زیاد سیاسی شده است. english.alarabiya.net+2euronews+2
  • حزب دموکرات‌ها در سال ۲۰۲۴ تشکیل شد از ادغام حزب کار و مرِتز، با هدف تقویت جریان لیبرال-دموکراتیک در مقابل جریان راست‌گرا. Wikipedia
  • حزب بلو وایت اخیراً تغییر نام داده است و اتحاد ملی جدیدی شکل گرفته است. Wikipedia+2pism.pl+2
  • حزب یوتور یهودیت متحد در ژوییه ۲۰۲۵ از ائتلاف دولت خارج شد، که منجر به کاهش شکنندۀ اکثریت دولت نتانیاهو گردید. jpost.com+1
  • ائتلاف دولت راست‌گرای مذهبی-محافظه‌کار نتانیاهو به شدت شکننده است و پس از خروج احزاب ultra-Orthodox، ممکن است به اقلیت تبدیل شود. jpost.com+3ft.com+3jpost.com+3
  • در نظرسنجی‌ها، احزاب مخالف دولت نیز توان بالقوه‌ای نشان داده‌اند تا در صورت انتخابات جدید، اکثریت را تشکیل دهند. timesofisrael.com+2pism.pl+2

 

اسم
نظر ...