شعار“زن، زندگی، آزادی” شعاری انحصاری نیست!
15-11-2022
بخش دیدگاهها و نقدها
553 بار خواندە شدە است
شعار“زن، زندگی، آزادی” شعاری انحصاری نیست!
کامران امين آوه مهر ۲۹, ۱۴۰۱
یکی از ابزارهای جلب تودەهای مردم به اعتراضات، انتخاب شعار درست در لحظه مناسب است. در شهریور ماە امسال، بانگ شعار “زن، زندگی، آزادی” پس از برگزاری مراسم بخاکسپاری پیکر بی جان زندەیاد ژینا امینی در سقز، بی درنگ فراگیر شد و نه تنها تمام شهرهای ایران را درنوردید، که به برون مرز نیز راه یافت.
در دوران حاکمیت ج. ا.، زنان ایرانی گذشته از تحمل درد و رنج مشترک تمام مردم ایران، همزمان باید ستم مضاعف جنسیتی، یعنی زن بودنشان، را هم تحمل می کردند. جمهوری اسلامی با دخالتهای پردامنه در همه ی عرصههای زندگی مردم به طور عام و زندگی زنان به طور خاص، آنها را از ابتدایی ترین حقوق و آزادی فردی شان، همانند حق بر تن و بدن و پوشش محروم کرده است و با حرمت شکنی، حریم خصوصی زنان را نادیده گرفته است. از این رو و در این بازه ی زمانی، برخاسته از حساسیت نسبت به ستم جنسیتی به این نیمه ی جامعه، شعار «زن، زندگی، آزادی» توانست به شعار فراگیر و بسیج گر جنبش اعتراضی دختران و پسران و زنان و مردان کشورمان در کف خیابان ها تبدیل گردد.
هر شعاری، بر کنار از نحوی شکل گیری و جاری شدن آن بر سر زبانها ، دارای درونمایه ای است تفسیر بردار یعنی هر فردی می تواند برداشت و رویکرد متفاوتی از آن داشته باشد. این مساله در رابطه با شعار”زن، زندگی، آزادی” و برداشت از آن نیز صادق است.
در رابطه با پیشینه ی تاریخی این شعار، برخی آن را منتسب به اعتراضات جنبش آزادیبخش زنان کرد ترکیه در سال ١٩٨٧ و بعدها کاربرد آن در تحصن مادران شنبه در شهر استانبول در اعتراض به ناپدید شدن فرزندانشان میکنند [شعار زن زندگی، آزادی از کجا آمدە است ـ سوما نگهداری نیا]. برخی نیز بر این باورند که عبدالله اوجلان، رهبر در بند «حزب کارگران کردستان»، مبتکر این شعار بودە است. افرادی نیز چنین احتمالی را کاملا رد میکنند.
البته واقعیتی انکار ناپذیر گواه آنست، که این شعار در سالهای اخیر و بویژە در دوره ی مقاومت شهر کوبانی در کردستان سوریه مطرح شد. بستر طرح این شعار با حماسه آفرینی های زنان جنگجو و دلاور کرد، تحت رهبری “یگانهای مدافع خلق”، در رویارویی با نیروهای تا دندان مسلح داعش پیوند داشت، که در فیلم “دختران خورشید” با بازیگری هنرمند برجسته ایرانی خانم گلشیفته فراهانی نیز بازتاب یافت.
این شعار و بسیاری از شعارهای دیگر مانند “نان، مسکن، آزادی” چونان شعارهای بازتاب دهنده ی خواستهای توده های وسیع انسانی، فراتر از خاستگاه جغرافیایی شان بازتاب جهانی یافتهاند. در واقع فراگیر شدن یک شعار به فراهم بودن بستر مناسب برای آن در یک جامعه یا جوامع بشری ارتباط دارد. در واقع یک شعار در جایی به بار مینشیند که پیش زمینه برای پذیرش عمومی آن وجود داشته باشد و آوازگر خواستهای انسانها باشد. جهانی شدن شعار “زن، زندگی، آزادی”، پس از خاکسپاری پیکر ژینا[مهسا] امینی نمونه بارز آن است. در واقع تمام زمینههای عینی و ذهنی لازم برای تودەای شدن این شعار فراهم بود. سرکوبهای ممتد ٤٠ ساله زنان در حکومت اسلامی، قتل فجیع زندەیاد ژینا امینی و پایداری خانوادە داغدار در برابر فشار نیروهای سرکوبگر برای بخاکسپاری مخفی، شرکت وسیع آزادزنان و آزادمردان شهر سقز در این مراسم، سابقه مبارزاتی ضد حکومتی در کردستان ایران و نقش بارز احزاب کردستانی در سازماندهی مبارزات مدنی مردم و سابقه چندین اعتصاب موفقیت آمیز در کردستان به فراخوان این احزاب، رشد مبارزات مدنی و حقوق بشری و طرح بجای این شعار از سوی یکی از شرکت کنندگان این مراسم، بسرعت توانست به خارج از شهر سقز و کردستان راه یابد و با استقبال میلیونها انسان در ایران و جهان روبرو شود.
بدون شک طراح اولیه این شعار در ترکیه و بر زبان جاری کننده ی آن در مراسم خاکسپاری زندەیاد ژینا می توانند به خود ببالند که به نوبه ی خود نقش شایسته ای در برانگیختن جنبشی فراگیر داشته اند ، ولی آیا این بدان معناست که حزب یا افرادی که مبتکر آن بودەاند نقش اصلی را در وقایع کردستان ایران ایفاء کردند و حق انحصاری و مالکیت بر آن را دارند؟ یا با توجه به نقش مهم مرکز همکاری احزاب کردستان ایران و دیگر احزاب کردستانی در جریان رویدادهای اخیر و بویژە مقاومت بینظیر مردم کرد در کردستان ایران، می توان منشاء یا مبتکر اولیه این شعار را ـ که به دههای ٨٠ و به کردستان ترکیه بازمی گردد ـ، نفی کرد؟ پاسخ هر دو سوال منفی است!
تودەای شدن شعار مطرح شده از سوی یک شخص، حزب و گروهی معین، حق انحصاری و مالکیت آن شعار را به آنها نمی دهد. چرا که بازتاب یک شعار در میان مردم، در عمل آن را از مالکیت یک حزب و یک فرد درآوردە، آن را به مالکیت تودەهای مردمی درمیآورد؛ توده هایی که خواستها و نیازهای خود را در آن شعار میبینند و چەبسا اکثرا نه اطلاعی از شخص و مبتکر آن دارند و نه آن را بخشی از دغدغه فکری خود می شمارند. از سوی دیگر، نباید بخاطر منافع حزبی یا شخصی، تاریخ و سرچشمه ی پیدایی یک شعار را آگاهانه دست کاری یا نفی کرد.
بنابراین متوجه کردن فکر افراد در فضای مجازی به چنین مسائلی، نقشسازیها و بزرگ نماییهای کاذب از خود و در اصل طرح چنین مسائلی که گاها به فضای مجازی و رسانههای گروهی پربینندە نیز می رسد تنها زمینه ساز منحرف کردن افکار مردم از مساله اصلی که همان همبستگی و حرکت متحد تمام طبقات و اقشار جامعه برای رسیدن به یک هدف مشترک و همگانی، دگرسازی جامعه و سرنگونی حکومت اسلامی ایران میشود.
مردم ایران در این دورە حساس و تعیین کنندە، بدور از هرگونه اختلاف عقیدتی، ملیتی و بدون داشتن یک رهبری واحد، با سردادن شعار «زن، زندگی، آزادی» در پی رسیدن به دمکراسی و آزادی و حقوق پایمال شده ی خود در ایران هستند. نباید از چشم دور داشت که برای اولین بار در تاریخ بیش از ٤٠ ساله حاکمیت جمهوری اسلامی، ایرانیان خارج از کشور در تمام جهان، بطور وسیعی به پشتیبانی از این قیام برخاستهاند. بنابراین طرح موضوعاتی که می تواند به این اتحاد آسیب برساند بسود جنبش مردمی در ایران نخواهد بود. .