سود و زیان شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های ماهواره‌ای در جنبش‌های اجتماعی


20-11-2024
بخش گزارشها
11 بار خواندە شدە است

بە اشتراک بگذارید :

artimg

سود و زیان شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های ماهواره‌ای در جنبش‌های اجتماعی

rfi

در یکی دو هفتۀ گذشته چندین حرکت اعتراضیِ فردی در ایران بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی داشت. نخستینِ آن‌ها حرکت اعتراضی آهو دریایی معروف به «دختر علوم و تحقیقات» بود که نه تنها در میان ایرانیان بلکه در بیشتر کشورهای جهان مایۀ دلگرمی، تحسین و امیدواری به ویژه در میان زنان آن کشورها شد. دومین حرکت اعتراضی، خودکشی کیانوش سنجری، روزنامه نگار مبارز و معترض بود و سومین آن‌ها حرکت اعتراضی حسین رونقی، فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق بود که در اعتراض به ممانعت نیروهای امنیتی از برگزاری مراسم تدفین کیانوش سنجری، لب‌های خود را دوخت.

نمونه‌ای از پیام‌هایی که در اوج جنبش «زن، زندگی، آزادی» در شبکۀ توئیتر (ایکس) برای دعوت مردم به قیام منتشر می‌شد۰۹:۴۷

نمونه‌ای از پیام‌هایی که در اوج جنبش «زن، زندگی، آزادی» در شبکۀ توئیتر (ایکس) برای دعوت مردم به قیام منتشر می‌شد AFP - -

حرکت‌های اعتراضی فردی را در تاریخِ همۀ جامعه‌های انسانی می‌توان سراغ کرد. کم نبوده‌اند جنبش‌ها و انقلاب‌هایی که با یک حرکت اعتراضی فردی یا زورگویی بی‌رحمانۀ صاحبان قدرت بر یک فرد و یا با یک خطای حکومتی در بزنگاهی تاریخی به راه افتاده باشند. نخستین جرقهٔ جنبش مشروطه خواهی زمانی زده شد که علاءالدوله، حاکم تهران، چند تن از تاجران تهران از جمله «حاج سید هاشم قندی» را که تاجری شریف و خوشنام بود به سبب افزایش قیمت قند به چوب بست.

جنبش سبز در خرداد ۱۳۸۸ خورشیدی (ژوئن ۲۰۰۹ میلادی) زمانی به راه افتاد که این گمان در میان مردم قوت گرفت که آرای انتخابات ریاست جمهوری را به سود احمدی نژاد دستکاری کرده‌اند. شورش جوانان تونس که سرآغاز «بهار عربی» در سال ۲۰۱۱ میلادی شد، با مرگ جوانی به نام محمد بوعزیزی به راه افتاد که در زیر فشار مأموران دولتی دست به خودکشی زده بود. خیزش «زن، زندگی، آزادی» با انتشار خبر قتل مهسا امینی به دست گشت ارشاد آغاز شد.

البته اگر پیش‌شرط‌های لازم برای به راه افتادن آن جنبش‌ها آماده نمی‌بود، بی‌شک حرکت‌های اعتراضی فردی، خطاهای حکومتی یا ستم حکومتگران بر یک فرد به نتیجه‌ای نمی‌انجامیدند. بنابراین، نباید انتظار داشت که هر حرکت اعتراضی فردی برانگیزندۀ جنبشی جمعی باشد. پیش از ظهور رسانه‌های ماهواره‌ای و شبکه‌های اجتماعی، حرکت‌های اعتراضی فردی به اندازۀ امروز نبود. از سوی دیگر، مردم یا از آن‌ها بی‌خبر می‌ماندند و یا بسیار دیر از آن‌ها آگاه می‌شدند.

پژوهشگران جنبش‌های اجتماعی در عصر کنونی، جنبش سبز را به سبب اهمیتی که شبکۀ اجتماعی توئیتر در سازماندهی تظاهرکنندگان داشت، نخستین «جنبش توئیتری» نام نهادند. آن جنبش در سال ۱۳۸۸ خورشیدی برابر با ۲۰۰۹ میلادی به راه افتاد. در شورش‌های «بهار عربی» در سال ۲۰۱۱ این نقش را فیس‌بوک به عهده داشت. از همین رو، آن شورش‌ها به «انقلاب‌های فیس‌بوکی» معروف شدند.

چند سال بعد، انبوهی از شورش های مردمی و اعتراضات گسترده در سراسر جهان به راه افتاد که سازماندهی آن‌ها به یاری شبکه‌های اجتماعی انجام گرفت. جنبش‌های اعتراضی گسترده در شیلی، لبنان، ایران، عراق، هنگ کنگ، جنبش فعالان محیط زیست و جنبش «جلیقه زردها» در فرانسه، همه وامدار شبکه‌های اجتماعی بودند. جنبش «زن، زندگی، آزادی» یکی از باشکوه‌ترین آن جنبش‌ها بود.

کارشناسان فصل مشترک همۀ آن جنبش‌ها را به راه افتادن خود به خودی آن‌ها می‌دانند. آن‌ها بدون آمادگی و بدون رهبر با یک جرقه به راه افتادند. همۀ آن‌ها را می‌توان شورش‌های مردمی خودانگیخته نامید که تن و جان آدمیان را بی‌پروا در تیررس گروه‌های سرکوب و نیروهای امنیتی قرار دادند تا نشان دهندۀ فوریت چاره‌اندیشی برای اوضاع و احوال تحمل ناپذیر باشند. آن‌ها هیچ ایدئولوژی متحد کننده، هیچ پروژۀ سیاسی مشخص یا استراتژی انقلابی نداشتند. اما کم و بیش همۀ آن‌ها خواستار دموکراسی، عدالت، اخلاق و برابری‌ بودند.

در همۀ آن جنبش‌ها، کنشگران از شبکه‌های اجتماعی برای هشدار دادن، اطلاع‌رسانی به افکار عمومی، نشان دادن خشونت پلیس، هماهنگ کردن کوشش‌های خود و تدوین خواسته‌های جنبش استفاده کردند. چنان که به عقیدۀ بیشتر کارشناسان، امروز ظهور و گسترش جنبش‌ اجتماعی بی‌یاری شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های ماهواره‌ای تصورناپذیر است.

اما شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های ماهواره‌ای در عین حال که از بسیاری جنبه‌ها به یاری این جنبش‌ها می‌آیند، از بعضی جنبه‌ها مایۀ آسیب‌پذیری آن‌ها نیز هستند. درست است که توانایی راه اندازی سریع تظاهرات گسترده به این جنبش‌ها اجازه می‌دهد تا از دشواری‌های سازماندهی پرهیز کنند، اما راه اندازی سریع تظاهرات گسترده آن‌ جنبش‌ها را از فرایند درازآهنگ ضروری برای تصمیم‌گیری و توانایی پاسخگویی به سرکوب از راه‌های تاکتیکی محروم می‌کند.

نقطه ضعف دیگر این جنبش‌ها در همین وابستگی آن‌ها به رسانه‌های ماهواره‌ای و شبکه‌های اجتماعی نهفته است. شکی نیست که صاحبان آن رسانه‌ها و شبکه‌ها از نظر سیاسی یا اقتصادی بی‌طرف نیستند. بنابراین، ممکن است با خواسته‌ها و جهت‌گیری‌های سیاسی آن جنبش‌ها موافق نباشند و احتمال دارد برای بی‌اعتبار کردن آن‌ها از راه پخش اطلاعات نادرست و ایجاد سردرگمی بکوشند. برای مثال، در فرانسه جنبش «جلیقه زردها» را که جنبشی اصیل بود، پس از مدتی توانستند بی‌اعتبار کنند.

رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی جنبش «جلیقه زردها» را به سبب نفوذ چند تن عنصر مشکوک در صفوف آن به «یهودستیزی» متهم کردند و حتی مدعی شدند که جنبش از مقام‌های روسی فرمان می‌بَرد. گردانندگان رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی حتی می‌توانند با پخش اطلاعات نادرست جنبشی را به بی‌راهه بکشند.

در دوران پیش از اینترنت سال‌ها طول می‌کشید تا جنبش‌های اجتماعی بتوانند تظاهرات گسترده‌ای سازمان دهند. سازماندهی چنان تظاهراتی، درواقع، نقطۀ اوج آن جنبش‌ها بود و نه مانند امروز نقطۀ آغاز آن‌ها. از همین رو به عقیدۀ بسیاری از کارشناسان، کنشگران سیاسی و اجتماعی در جهان امروز می‌باید در رابطۀ خود با شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های ماهواره‌ای تجدید نظر کنند و مطیع چشم بسته و ساده اندیش آن‌ها نشوند.

اسم
نظر ...