رقصی برای آزادی/آذر
11-10-2024
بخش هنر و زندگی
133 بار خواندە شدە است
بە اشتراک بگذارید :
رقصی برای آزادی
در کوچههای تاریک شب،
دختران چون ستارگان درخشان،
روسریها را
به آتشِ عشقی جاودانه سپردند.
آتش برخاست
و شعلهها، آزادی را رقصیدند،
رقصی بر خاکی که زنجیر بود.
هر روسری،
هر تکهای از این آتش،
فریادی بود از دلهای خسته
و ایثاری برای روزی که
سپیدهدم، بیواسطه بتابد.
دختران،
چرخ میزدند در میان حلقهی آتش،
به آزادی میخواندند،
به صدای بیخواب گلولههای پلید
که شب را به خون آغشته میخواستند.
اما شلیکها،
نه آتشی را خاموش کرد،
نه رقصی را متوقف.
این شعله از دلها برخاست
و این رقص
سرودی است که بر باد خواهد رفت،
تا هر نسیم،
خاکسترِ آن را
در گوشِ جهان زمزمه کند.
ای عشق،
تو را فریاد کردیم
در هر قدم،
در هر چرخش،
در هر شعلهای که به آسمان برخاست.
این خاک
روزگاری صدای آزادی خواهد شنید،
از میان آتشهایی که نماد بندگی را سوزاند.
این رقصها پایان نمیگیرند.
آذر
مهر 1403