زن،زندگی،آزادی
برای مهسا(ژینا)امینی
تنظیم:نادر کار
منابع:رسانه های داخل و خارج،شبکه های اجتماعی
شرح حادثه
برخی سایت های ایرانی خبر مرگ مغزی یک زن جوان را پس از درگیری با گشت ارشاد و ضرب و شتم وی منتشر کردند. سایت آفتاب گزارش کرد: صبح روز چهارشنبه ۲۲ شهریور، خبری در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر آنکه سهشنبه شب دختر جوانی پس از درگیری با گشت ارشاد «به خاطر شدت جراحات وارده و آسیب شدید مغزی» در بیمارستان «کسری» تهران تحت درمان قرار دارد.
این دختر جوان به نام «مهسا امینی» اهل «سنندج»[سقز] است و ۲۲ سال سن دارد. به گفته «کیارش» برادر مهسا، بازداشت مهسا تا وقتی او را در کما یافتند، تنها دو ساعت زمان برد..
مهسا امینی به همراه خانوادهاش برای سفر تفریحی از «سنندج» به «تهران» آمده بود اما سهشنبه شب در تهران توسط نیروهای گشت ارشاد بازداشت شده، مورد ضرب و شتم قرار گرفته، به اماکن تهران منتقل شده و پس از دو ساعت او را با آمبولانس به بیمارستان «کسری» تهران انتقال داده اند.
پس از انتشار این خبر در روز چهارشنبه ۲۲ شهریور در شبکههای اجتماعی، جو بیمارستان «کسری» با حضور نیروهای انتظامی به شدت امنیتی شد..
مهسا امینی تا لحظه مرگ در کما به سر میبرد؛ به تشخیص پزشکان مهسا دچار سکته قلبی و مغزی شده بود. پزشکان خانواده او را از نجات جواب کرده بودند..
کیارش امینی، برادر مهسا، به وبسایت ایران وایر گفته است: «وقتی رسیدم جلوی ساختمان {وزرا} نزدیک ۶۰ – ۷۰ نفر با لباس برای دخترهای بازداشتی، همانجا منتظر ایستاده بودند. چند نفر که آزاد شدند، ناگهان صدای جیغ و داد بلند شد. همه در ساختمان را میکوبیدیم. از در بالا رفتیم. اما در را باز نکردند. یکدفعه مامورها با گاز اشکآور و باطوم بیرون آمدند و به ما حمله کردند… پنج دقیقه بعد یک آمبولانس از ساختمان خارج شد».
وی اضافه کرد: «هر دختری که بیرون میآمد میگفت یک نفر را کشتند. عکس مهسا را به دخترها نشان میدادم. از میان آنها یک نفر گفت که مهسا در بغل خودش این مسئله برایش پیش آمد. شوکه و ترسیده بودم. از یک سرباز پرسیدم که چی شده؟ گفت از سربازهای خودمان یکی زخمی شده. دروغ گفتند».
روز جمعه 25 شهریور و،بسایت کردپا از فوت مهسا(ژینا) امینی در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان کسری در سن ۲۲سالگی خبر داد. با اعلام این خبر جوی امنیتی پیرامون بیمارستان کسری در تهران ایجاد شده است
با مرگ این دختر جوان،بار دیگر مسئله گشت های ارشاد، پوشش اجباری و همینطور امنیت بازداشت شدگان در بازداشتگاه های رژیم ، مجددا مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است
روایت دردآور مرگ او، واکنش شماری از مسئولان، ورزشکاران و هنرمندان را در پی داشت. در عین حال اطلاعیه مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ و سلب مسئولیت تلویحی نسبت به واقعه رخ داده، واکنش خانواده این شهروند و خشم افکار عمومی در فضای مجازی را برانگیخته است.
مهسا (ژینا) که همراه مادر و برادرش به تهران سفر کرده بود روز سه شنبه هفته گذشته در ایستگاه مترو حقانی تهران توسط ماموران پلیس امنیت اخلاقی بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد موسوم به وزرا منتقل شد.
کوتاه مدتی پس از بازداشت، پیکر نیمه جان وی در حالی که با سطح هوشیاری درجه ۳ به کما رفته بود به بخش مراقبت های ویژه بیمارستان کسری منتقل شد.
با توجه به کارنامه بد نیروی انتظامی و وقایع مشابه پیشین، افکار عمومی با باور به ضرب و شتم این دختر جوان در محل بازداشتگاه نسبت به این وضعیت واکنش نشان داد.
یک منبع مطلع حاضر در محل به هرانا گفت “ماموران مهسا را به بازداشتگاه پلیس امنیت اخلاقی تهران (وزرا) منتقل کردند. آنها به برادرش گفته بودند که پس از برگزاری یک ساعت کلاس توجیهی برای مهسا، او را آزاد میکنند. اما مهسا در بازداشتگاه مجددا مورد ضرب و شتم قرار گرفت و پس از چند ساعت، از بازداشتگاه وزرا به بیمارستان کسری تهران منتقل شد. کسانی که از بازداشتگاه خارج می شدند مسئله انتقال مهسا به بیمارستان را تعریف کردند و ناگهان جو متشنج شد. ماموران برای سرکوب خانواده های منتظر که حالا نگران تر شده بودند به رفتارهای خشونت آمیز و استفاده از اسپری فلفل متوسل شدند.”
با این حال مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، با انتشار اطلاعیه ای ضمن اظهار این ادعا که “اخبار منتشر شده در این راستا توسط برخی رسانه ها صحت ندارد”، مدعی شده بود: “مهسا امینی که برای توجیه و آموزش به یکی از بخش های پلیس تهران بزرگ هدایت شده بود در جمع سایر افراد هدایت شده به طور ناگهانی دچارعارضه قلبی شده و بلافاصله با همکاری پلیس و اورژانس به بیمارستان انتقال و تحت درمان و مداوا قرار دارد.”
عائلی، دایی مهسا امینی در گفتگو با اعتماد نسبت به اطلاعیه مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ واکنش نشان داد. او گفت: “دروغ مطلق است. ما از مهسا پرونده پزشکی داریم و میتوانیم ارائه دهیم که مهسا کاملاً سالم بوده است. اصلاً تصور بر این باشد که او بیماری داشته آیا نباید رعایت حال چنین فردی را کرد؟ این که بدتر است. آنقدر بیکفایت هستند که میافتند به جان مردم.” او همچنین با گلایه از عدم عذرخواهی مسئولان افزود: “من به آقایانی که آمده بودند گفتم صورت مساله را پاک میکنید و لاپوشانی میکنید، ما به چای و نان و جای خواب شما محتاج نیستیم.”
مادر خانم امینی نیز در مصاحبه ای با وبسایت امتداد، ابتلای دخترش به هرگونه بیماری زمینه ای قلبی را تکذیب کرده و از فشار برای عدم اطلاع رسانی در خصوص وضعیت دخترش خبر داده و می گوید: “ژینا حقش این نبود، میگویند اطلاع رسانی نکنید، هیچی نگید، رعایت کنید. دور و برمون هم پر از ماموره.”
نهایتا ظهر امروز خبرگزاری قوه قضاییه ایران از تشکیل کارگروه ویژه پزشکی قانونی با دستور دادستان تهران برای بررسی وضعیت مهسا (ژینا) امینی خبر داد.
با آنکه روزنامه همشهری آنلاین به نقل از منبع نامعلومی مدعی شده بود که خانواده امینی قصد شکایت ندارند. اما دایی مهسا امینی در مصاحبه خود در پاسخ به این پرسش گفته است: “بله، شکایت شده پدر و مادر مهسا شکایت کردهاند، به هر جا [که] شده شکایت کردهاند و پیگیر مساله هستند.”
سازمان عفو بین الملل در واکنش به جان باختن مهسا امینی، مرگ وی را مرگ مشکوک توصیفی کرده و تاکید کرده است باید «همه ماموران و مقامات مسئول» در این پرونده در برابر عدالت قرار گیرند.
بازداشت و سپس جان باختن مهسا امینی به بهانه مقابله با بدحجابی با واکنش گسترده افکار عمومی و برخی چهره ها روبرو شده است.
اعتراضهای گسترده به کشته شدن مهسا امینی
صبح روز شنبه مهسا امینی را در شهرش سقز به خاک سپردند. پس از خاکسپاری، شهر سقز شاهد اعتراض گسترده شهروندان بود و به محل درگیری مردم با نیروهای امنیتی تبدیل شد.
مراسم خاکسپاری مهسا امینی به صحنه اعتراض هزاران نفر از مردم سقز علیه علی خامنهای و جمهوری اسلامی تبدیل شد و مردم به زبان کردی شعار «حکومت اعدام، دست از جنایت بردار» و «ننگ ما ننگ ما رهبر الدنگ ما» سر دادند.
معترضان همچنین در میان محاصره و شلیک ماموران امنیتی، بنر رهبر جمهوری اسلامی را پاره کردند.
تصویر منتشر شده از مزار مهسا (ژینا) امینی در سقز نشان میدهد روی سنگی بالای مزار به کردی عبارت «ژینا جان تو نمیمیری. نامت یک نماد میشود» نوشته شده است.
پدربزرگ مهسا امینی در مراسم خاکسپاری او شعری از شیرکو بیکس، شاعر کرد، با عنوان «تهران برای هیچکس نمیخندد» را خواند و دایی او نیز گفت که «ما کوتاه نمیآییم و سر تعظیم فرود نمیآوریم».
گروهی از زنان در مراسم خاکسپاری مهسا امینی در سقز روسریهای خود را درآورده و در هوا تکان دادند.
شرکتکنندگان در مراسم خاکسپاری مهسا همچنین شعار «کوشتن له سهر روسهری، تاکو کهی قۆڕ بهسری» سر دادند که به فارسی «قتل به خاطر روسری، تا کی چنین خاک بر سری» معنی میدهد.
ماموران امنیتی برای متفرق کردن معترضان علاوه بر شلیک گاز اشکآور و گلولههای ساچمهای ،از ماشینهای آبپاش استفاده کردهاند.
در زمان خاکسپاری مهسا امینی در قبرستان آیچی سقز معترضان و همشهریهای او شعار «قتل به خاطر روسری تا کی؟» دادند. در درگیریهای بعدی مردم در سطح شهر با نیروهای حکومتی به سمت معترضان تیراندازی کردند و دستکم یک نفر از معترضان از ناحیه سر گلوله خورد و به شدت مجروح شد.
هم زمان با مراسم خاک سپاری مهسا در شهر سقز،عصر روز شنبه ۲۶ شهریور، مردم سنندج در اعتراض به قتل مهسا امینی که در بازداشت نیروهای پلیس امنیت اخلاقی تهران کشته شد، به خیابانها آمدند. در خیابانها و میادین اصلی شهر سنندج معترضان شعار «زن، زندگی، آزادی» (ژن، ژیان، آزادی) و «بیشرف بیشرف» سر دادند.
بر اساس گزارش منابع آگاه شهر سنندج از صبح روز شنبه فضای ملتهب و امنیتی داشت. عصر روز شنبه، مردم سنندج در حمایت از مردم سقز و به نشانه اعتراض به کشته شدن مهسا امینی، با شعار «سقز تنها نیست، سنندج پشتیبانش است» (سەقز بە تەنیا نییە، سنە پشتیوانیە) به خیابان آمدند.
پیش از آغاز اعتراضات، نیروهای ضد شورش در میدان اقبال (آزادی) سنندج مستقر شده بودند. درگیریها بین معترضان و این نیروها در همین میدان و خیابانهای فردوسی و حسنآباد بیشتر بود. در حداقل یکی از ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، صدای تیراندازی میآید.
در برخی دیگر از ویدیوها معترضان اشاره میکنند که نیروهای امنیتی از گاز اشکآور استفاده کردهاند.
طبق ویدئوهای منتشر شده از درگیریهای مردم با نیروهای حکومتی، معترضان شعار «بیشرف، بیشرف» سر میدهند.
شبکه حقوق بشر کردستان گزارش داده که پس از به خشونت کشیده شدن اعتراضات در سنندج، نیروهای یگان ویژه تعدادی از شهروندان را بازداشت کردند.
راهپیمایی و تجمع دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به قتل مهسا امینی
اعتراض به مرگ مظلومانه ژینا امینی ادامه دارد. بر اساس تصاویر منتشره در کانال شبکه های اجتماعی اکنون دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به قتل مهساامینی در حال راهپیمایی در محوطه دانشگاه تهران و تجمع هستند.
دانشجویان پیشرو دانشگاه اصفهان نیز با فراخوانی اعلام کرده است که با اعتصاب و اعتراض در دانشگاهها خواهان پایان دادن به وضع موجود هستیم!
دانشجویان پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آنها نوشته شده است: « من نمی خواهم بمیرم» ، « ژینا جان، نمردی، نامت رمز می شود ».
دانشجویان در راهپیمایی خود نیز شعار « زن، زندگی، آزادی» سر می دانند.
گزارش ها در باره علت مرک مهسا امینی
منابع بیمارستانی در گفتوگو با ایران اینترنشنال خبر دادند مهسا امینی در زمان انتقال به بیمارستان کسری در حدود ساعت ۱۱ شب به هیچ محرکی پاسخ نمیداده و مرگ مغزی کامل اتفاق افتاده بوده است.
به گفته این منبع، ریههای او پر از خون شده و کاملا مشخص بود که «بیمار قابل احیا نیست».
این منبع تاکید کرده شرایط مهسا «بهگونهای بود که نه قابل احیا بود و نه امکان جراحی وجود داشت زیرا بافت مغزیاش آسیب جدی دیده بود و مشخص بود بیمار با یک مشت به این شرایط دچار نشده و باید ضربههایی زیادی به سرش وارد شده باشد».
در همین حال یک گزارش افشاگرانه از یکی از مغموران گشت ارشاد تهران در خصوص نحوه صرب و شتم مهسا که در نهایت منجر به مرگر وی گردید در سطح شبکه های اجتمععی منتشر شد که نکات دیجگری از فاجعه را بازگو می کرد.متن به قرار زیز است:
افشاگری ستوان یکم حسن شیرازی جمعی یگان گشت ارشاد تهران در خصوص چگونگی آسیب منجر به فوت مهسا امینی:
زمانی که مهسا را از اتوموبیل ون پیاده کردند من از پنجره یکی از طبقات او را می دیدم دخترک بسیار ترسیده بود و با صدا بلند در حالی که دستانش را روی سرش گرفته بود جیغ می کشید. یکی از خواهران به سمتش رفت و گفت، خانم جیغ نزن یک تعهد می دهی و تا یک ساعت دیگر آزاد می شوی. اما چنان ترسی در دخترک بود که گمان کنم اصلاً حرفهای او را نمیشنید و به جیغ زدن ادامه می داد و می گفت ولم کنید.
همکاران خانم او را کشان کشان به سمت ساختمان بازداشتگاه ارشاد می بردند و او همچنان جیغ می زد. ناگهان فرمانده یگان ارشاد سرهنگ پاسدار سید عباس حسینی که عازم کربلا هم بود و برای شرکت در مراسم اربعین ساعاتی قبل در صبحگاه از تمام نیروهای یگان طلب عفو و حلالیت کرده بود، در حالی که از شنیدن صدای جیغ دخترک خیلی عصبانی به نظر می رسید وارد معرکه شد و با مشت محکمی بر سر مهسا ضربه زد و گفت خفه شو دختره بدکاره.
ناگهان سکوت بر فضای یگان حاکم شد و مهسا روی زمین افتاد. سپس به او لگد زد و گفت ببرید بازداشتگاه منفی دو که تاریکترین بازداشتگاه یگان ما است. مهسا بیهوش بود ولی خانم ها سعی می کردند او را بلند کنند. خانم صدیقی گفت تمارض نمی کند جناب سرهنگ، بی هوش است و خانم خالقی هم با استرس گفت از گوشش خون می آید.
ناگهان همه سراسیمه شدند و سرهنگ که نمی خواست از خود نگرانی بروز دهد با غرور و نخوت همیشگی اش به اتاق خود برگشت و بیست دقیقه ای طول کشید تا آمبولانس به محوطه یگان آمد و مهسا را برد.
اگر در برنامه سرهنگ تداخلی نشده باشد، اکنون در کربلا مشغول عزاداری اربعین است.
من بر حسب وظیفه شرعی و شرف سربازی که به آن سوگند خورده ام حقایق را برای مردم ایران نشر دادم و این مطالب را برای بازرسی سازمان و دفتر فرماندهی معظم کل قوا نیز به صورت مکتوب ارسال کردم. مهسا در کلاس دچار سکته قلبی نشده و این بزرگترین دروغ از جانب مرتکبان قانون شکن در قتل یک دختر مسلمان است.
با ادای احترام و عرض تسلیت و همدردی به خانواده محترم مرحومه مهسا امینی
اعتراض یکصدای تشکلهای کارگری و مدنی مستقل ایران به قتل حکومتی مهسا امینی
اتحادیه آزاد کارگران، شورای هماهنگی تشکلهای فرهنگیان، سندیکای کارگران شرکت واحد تهران، کانون نویسندگان ایران و شماری دیگر از نهادهای کارگری و مدنی مستقل ایران در بیانیههای جداگانه به تندی به حکومت و سیاستهای سرکوبگرانهاش علیه زنان تاختند و قتل مهسا امینی را زاییدهی خشونتی ساختاری و نظاممند علیه زنان در ایران توصیف کردند.ذاری
در پی درگذشت مهسا (ژینا) امینی پس از چهار روز کما، موجی از خشم جامعه ایران را دربرگرفته است. همزمان با اعتراضهای مردمی در سقز و سنندج که با شعار علیه علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، و آتش زدن بنر او همراه بود، تشکلهای کارگری و مدنی مستقل نیز به قتل حکومتی مهسا امینی پس از بازداشت خشونتبار به دست مأموران گشت ارشاد واکنش نشان دادند.
مهسا امینی را که از سقز همراه با خانوادهاش به تهران رفته بود، گشت ارشاد ۲۲ شهریور دستگیر کرد. در همان روز و در بازداشت نیروهای پلیس امنیت اخلاقی، او به کما رفت و چهار روز بعد با مرگ مغزی و ایست قلبی در بیمارستان کسری درگذشت.
بیمارستان کسری در بیانیهای که در حساب اینستاگرامیاش منتشر و اندکی بعد آن را حذف کرد، توضیح داد که مهسا بدون داشتن علائم حیاتی و «در وضعیت مرگ مغزی» به این بیمارستان رجوع داده شده و سپس احیای قلبی شده است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران در بیانیهای «زنکشی» را «جزو ارکان اصلی بقای حاکمیت» خواند و نوشت:
این چرخهی سرکوبِ حکومت که چهل و چهار سال است سایهی سیاهش بر سر جامعه افکنده شده است، بیشک بیشتر از هر کسی خشم و خونخواریاش را علیه زنان به نمایش گذاشته است. حاکمیتی جبری و تحمیلی به مردم ایران که تنها راه بقای خود را در غارت و چپاول تمامی ثروتهای جامعه از یکسو و از سوی دیگر شدت بخشیدن به استثمار و انقیاد آحاد جامعه میدید، لاجرم گسترشِ اختناق و سرکوب و خفه کردنِ مردم را رکن جدائیناپذیر از اِعمال قدرتش قرار داد. برای همین، زنکُشی و انسانکُشی در ایران نه یک اشتباه و قصور و یا صرفاً بخاطر وجود “گشت ارشاد”، (که با مطالبهی صرفِ برچیدن آن این روند خاتمه یابد)، بلکه جزو ارکان اصلی بقای حاکمیت است.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در بیانیه اعتراضی خود، خواهان پایان یافتن «تبعیض ساختاری، نهادینهشده و مردسالارانه علیه دختران و زنان» ایران شد و جنبش کارگری ایران را مدافع برابری زن و مرد توصیف کرد:
جنبش کارگری و تشکلات مستقل کارگری مدافع قاطع برابری زن و مرد و مخالف تحمیل هرگونه حجاب اجباری و بیعدالتی و تبعیض علیه زنان و مردم تحت ستم در ایران است. به عنوان کارگران و زحمتکشان و محرومشدگان که اکثریت مطلق جمعیت کشور را تشکیل میدهیم در مقابل این ظلم و ستم باید با صدای هر چه رساتر اعتراض کنیم و خواهان عدالت و دادخواهی برای مهسا (ژینا) امینی و تمامی دیگر قربانیان سیاستهای زنستیز و تبعیضآمیز و جنایتکارانه که توسط ارگانهای مختلف و متعدد سرکوب صورت میگیرند شویم.
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت ضمن ابراز همدردی با خانواده “مهسا” همه همکاران نفتی و همه کارگران مراکز کاری را به همبستگی بیشتر برای اعتراض فرا خوانده است. بیانیه در انتها تاکید کرده است که در برابر این گونه جنایات نمی توان سکوت کرد. باید در مقابل این شرایط ایستاد و فریاد اعتراض سر داد.
متن کامل این بیانیه را در ادامه بخوانید:
قتل جنایتکارانه و بی رحمانه “مهسا امینی” دختر ۲۲ ساله اهل سقز توسط پلیس گشت ارشاد در تهران، موجی از خشم و نفرت از حکومت ظلم و جور را در جامعه برانگیخت.
زن ستیزی و خشونت علیه زنان از طریق اجرای قوانین ارتجاعی دینی یکی از ابزارهایی بوده که با استفاده از آن کوشش شده تا زنان را بیش از پیش به انقیاد درآورند.
علاوه بر این از وجود انواع تبعیض و نابرابری و استثمار زنان در محیط کار گرفته تا آزار و اذیت، توهین و تهدید به اخراج و حتی تجاوز به آنها تحت حمایت قوانین موجود و تحمیل فقر و تنگدستی برای سوء استفاده بیشتر، همواره آن ها را در موقعیتی فرودست تری قرار داده است.
تشدید این وضعیت اما زنان را بیش از هر زمان دیگری به مبارزه برای رهایی و بازستاندن حقوق پایمال شده خود مصمم ساخته، به گونه ای که اکنون ایفای نقش بارز و جسورانه زنان در جنبش های اجتماعی و اعتراضی و به خصوص در جنبش کارگران، معلمان و بازنشستگان، موجب وحشت و هراس روزافزون حکومت شده و خواب از چشمانشان ربوده است.
تشدید فزاینده چرخه سرکوب و توحش جانیان حکومت، امروز جامعه را در شرایط عصیان و انقلاب قرار داده است و ضرورت اتحاد عمل و همبستگی عملی برای پایان دادن به این شرایط جهنمی را برجسته ساخته است.مهسا فرزند ماست، عضوی از خانواده ماست و مهساها بسیارند.بنابراین نباید اجازه داد چنین فجایع و جنایاتی تکرار شود.
عاملین و آمرین آن باید محاکمه و دولت باید جوابگو شود.گشتهای ارشاد این نیروی سرکوب باید فورا جمع شود.حجاب اجباری لغو شود.همه زنانی که به جرم تن ندادن به این اجبار در زندان هستند باید فورا آزاد شوند.
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت ضمن ابراز همدردی با خانواده “مهسا”، همه همکاران نفتی و همه کارگران مراکز کاری را برای این مهم به همبستگی بیشتر فرا می خواند.
در برابر این گونه جنایات نمی توان سکوت کرد..
باید در مقابل این شرایط ایستاد و فریاد اعتراض سرداد.
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
شورای هماهنگی تشکلهای فرهنگیان نیز در بیانیهای به «فجایع و جنایات سیستماتیک و سازمانیافته از جانب تبهکاران ریاکار» اعتراض کرد و نوشت:
خشکمغزانی که چنین با قرائت خشونت بار از دین، سالها علیه حقوق شهروندان اقدام کردهاند و با این خوانش نامبارک، زمینه قتل و کشتن شهروندان را فراهم آوردهاند، باید بدانند شهروندان ایرانی دیگر در مقابل چنین جنایاتی بیتفاوت نخواهند گذشت. اگر عزمی جدی برای پایان دادن به چرخه خشونتها و قتلها از ندا آقا سلطان تا پویا بختیاری و نوید افکاری در میان بود، امروز ما شاهد پرپر شدن معصومانه ژینا_امینی در ۲۲ سالگی نبودیم. کشته شدن مسافران بی گناه در پرواز ۷۵۲، قتلهای زنجیرهای، حمله به کوی دانشگاه و عدم بررسی دقیق عاملان و آمران این فجایع و برخورد جدی و ریشه ای با آنها موجب شده که اعتماد عمومی دچار خدشهای جدی گردد و حاکمیت سرمایه اجتماعی خود را به طرز بیسابقهای از دست بدهد.
کانون نویسندگان ایران هم در بیانیهای قتل مهسا امینی را محکوم کرد و توجیههای حکومتی را بیاثر خواند.در بیانیه مزبود آمده است:
چرخهی سرکوب زنان در ۴۴ سال گذشته هر بار به شکلی به گردش درآمده و جان و زندگی و سرنوشت زنان را در چرخدندههای خود خرد کرده است. اکنون دیگر این سرکوب نظاممند پشت ترکیبهایی همچون «به طور ناگهانی» و «عارضهی قلبی» پنهان نمیماند.
انجمن صنفی معلمان کردستان (مریوان و سروآباد) در بیانیه خود مرگ مهسا را «یادآور هزارانباره رنجهای زن ایرانی» خواند و به تندی از مسئولان کشور انتقاد کرد:
مسؤلان مملکتی با فاجعهبار خواندن سبک زندگی و هنجاری زنان متمدن ایرانی و جریحهدار کردن احساسات مذهبی (و سردادن ندای وااسفا که اسلام در خطر است) در تلاش هستند تا بر ناکارآمدی اجرایی و مدیریتی کشور سرپوش گذاشته و زمینه تداوم و سرکوب زنان را فراهم کنند، غافل از اینکه جامعه مدنی نیرومند ایرانی با تولید و تزریق انگارههای دموکراتیک به ساخت شناختی انسان ایرانی، مانع از پیشبرد این رویهی غیر دموکراتیک در بهنجارسازی رسمی و تودهای کردن جامعه ایرانی است.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران) در بیانیهاش مهسا امینی را یکی از هزاران زن قربانی در ایران توصیف کرد و افزود:
حملهی سریالی به زنان در خیابان موجب سلب آرامش آنان، خانوادهها و جامعه شده است. زنان جامعهی ما یک روز به بهانهی نداشتن حجاب مورد حمله قرار میگیرند و روز دیگر قربانی قتلهای ناموسی میشوند. یک روز به خاطر فقر اقتصادی خانواده، بازمانده از تحصیل میشوند و بر سرسفره عقد فروخته میشوند و یک روز قربانی اسید پاشی میشوند.
در سطح شبکه های اجتماعی و طوفان تویتری تا کنون، هشتگ مهسا امینی در توئیتر بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار بار توئیت و به ترندی جهانی بدل شده است.
همچنین در پی مرگ مهسا امینی، چند حزب سیاسی کُرد متشکل در «مرکز همکاری احزاب کردستان ایران»
با انتشار فراخوانی خواستار اعتصاب عمومی در کردستان در روز دوشنبه، ۲۸ شهریور شدند.متن فراخوان چنین است:
فراخوان به اعتصاب عمومی در کردستان ایران
مردم مقاوم کردستان
احزاب سیاسی ایران و کردستان
سازمانهای جامعه مدنی
ژینا (مهسا) امینی دختر جوان کُرد که چند روز قبل در تهران بر اثر ضرب و شتم نیروهای سرکوبگر رژیم و گشت ارشاد، به کُما رفته بود، روز جمعه 25 شهریور بر اثر جراحات وارده جانش را از دست داد. هفتە قبل نیز شلیر رسولی در شهر مریوان در یورش یکی از مزدوران رژیم بە قصد تجاوز جان خود را از دست داد.
در اعتراض به قتل دولتی زنان در کردستان که مدام رو بە افزایش است، مردم مبارز کردستان را فرا می خوانیم که در اعتراض بە سیاستهای ضد بشری رژیم اسلامی و به ویژە قتل زنان و قتل های اخیر، روز دوشنبه 28 شهریور اعتصابی عمومی و باشکوه و متحدانەای را با بستن مغازەها و بازار و نرفتن بسرکار و تعطیلی ادارات و مدارس، برپا دارند.
همچنین از همه احزاب سیاسی ایران و کردستان و سازمانهای جامعه مدنی و فعالین حقوق بشری تقاضا داریم به حمایت از این فراخوان و اعتصاب عمومی برخیزند، تا با اتحاد و همبستگی جمهوری اسلامی را از تداوم جنایات شوم و سیاست و دشمنی بە ویژە با زنان باز داشتە و بە شکست و رسوایی بکشانیم.
زنده باد همبستگی و اتحاد مردم حق طلب کردستان
مرگ بر جمهوری ضد زن اسلامی
مرکز همکاری احزاب کردستان ایران
25 شهریور 1401 – 16 سپتامبر 2022
فراخوان دیگری از سوی نیروهای چپ و کمونیست به شرح زیر منتشر شده است:
فراخوان شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست:
متحد و یکپارچه علیه قتل مهسا امینی و آپارتاید جنسیتی به میدان بیاییم!
روز جمعه ۲۵ شهریور بخش مراقبت های ویژه بیمارستان کسری در تهران، خبر مرگ مهسای جوان ۲۲ ساله را منتشر نمود. مهسا امینی روز سه شنبه ۲۲ شهریور توسط “گشت ارشاد” تهران در متروی “حقانی” در حالی دستگیر شد که همراه مادر و برادرش به تهران سفرکرده بود. اما پس از دو ساعت او را در حالی یافتند که به کما رفته بود. او به دست نیروهای سرکوبگر رژیم جهل و خرافه اسلامی با ضربات باتوم و شوک الکتریکی به سرش دچار سکته مغزی شد و به قتل رسید. این در حالی است که مدت زیادی از مرگ شلیر رسولی در مریوان نمیگذرد.
مهسا امینی، نماد تمامی دخترانی است که در نوبهاران زندگی به دست اوباشان حکومت اسلامی پرپر شده و میشوند. مهسا امینی نه اولین قربانی سیاست ها و قوانین زن ستیز جمهوری اسلامی است و نه آخرین خواهد بود. دست رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی را باید از سر زنان کوتاه کرد، نباید گذاشت این جنایت ها را تکرار کند، این رژیم را باید سر جای خود نشاند. مردم به ستوه آمده مرعوب وحشیگری و سرکوبگری رژیم نشده و نمی شوند. این جنایت جمهوری اسلامی با موج اعتراض زنان و مردان آزادیخواه در تهران و شهرهای کردستان روبرو شده و نفرت و انزجار مردم سراسر ایران را برانگیخته است.
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست همصدا و همراه با همه زجردیدگان و محرومان جامعه ایران، جنایات رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی را محکوم و همه انسان های آزاده را به هر شکل ممکن به اعتراض گسترده و متحدانه علیه آپارتاید جنسیتی رژیم فرا می خواند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
زنده باد آزادی! زنده باد سوسیالیسم
۲۶ شهریور ۱۴۰۱ برابر با ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۲
امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
هم چنین اعلامیه دیگری در عکس العمل به قتل مهسا امینی از سوی شش سازمان و حزب به شرح زیر انتشار یافته است:
اعلامیه ۶ سازمان و حزب جمهوری خواه دموکرات:
ننگ بر قاتلان مهسا امینی
برگ سیاه دیگری بر دفتر جنایات جمهوری اسلامی افزوده شد. پس از قتل زهرا کاظمی، زهزا بنی یعقوب و ستار بهشتی که در اثر ضربه مغزی در زندان جمهوری اسلامی جان باختند، این بار شاهد قتل مهسا امینی ۲۲ ساله در بازداشتگاه های جمهوری اسلامی هستیم. مهسا امینی بهنگام دستگیری به بهانه عدم رعایت حجاب مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. گشت ارشاد که پس از روی کار آمدن ابراهیم رئیسی در مقیاس وسیع تر و با اختیارات بیشتر برای برخوردهای وحشیانه راهی خیابان ها شده، وحشیگری و خشونت بیشتری علیه زنان میهنمان اعمال میکند.
مرگ دلخراش مهسا امینی در اثر برخور وحشیانه گشت ارشاد، جامعه ایران را تکان داده و مردم را خشمگین و برافروخته ساخته است.
صدها هزار نفر از شهروندان ایران در رسانههای اجتماعی صدایشان را در اعتراض به این فاجعه و گشتهای ارشاد بلند کرده و یا به خیابان ها ریخته و علیه علی خامنه ای شعار دادند. این جنایت بازتاب بین المللی گسترده ای پیدا کرده است.
امروز پیکر مهسا امینی در شهر سقز به خاک سپرده شد. مردم در سقز و شهرهای دیگر کردستان بشدت برافروخته اند و برای اعتراض به خیابان ها آمده اند. صدای مرگ بر خامنهای در کوچهها و خیابانهای سقز طنین انداخته است. امروز سرکوبگران به اعتراضات خیابانی مردم یورش بردند. تعدادی از معترضان در این یورش زخمی و دستگیر شدند. جریان های سیاسی کردی برای روز دوشنبه دعوت به اعتصاب عمومی در کردستان کرده اند.
جمهوری اسلامی تا کنون مسئولیت قتل زندانیان بیشمار در زندانهای جمهوری اسلامی بویژه زهرا کاظمی، زهرا بنی یعقوب و ستار بهشتی را نپذیرفته است. رژیم کلیه راههای کنترل مردم بر ارگانهای حکومتی را بسته است و مسئولان آن هرجنایتی را مرتکب میشوند و بعد انکار میکنند. حتی وقتی هم مانند حمله موشکی به هواپیمای اوکراینی مجبور به اعتراف میشوند، مجازاتی در کار نیست. برعکس این خانواده های قربانیان هستند که پس از هر جنایتی به علت اعتراض تحت فشار قرار میگیرند و یا بازداشت و دادگاهی و زندان میشوند!
اکثریت مردم ایران مخالف جمهوری اسلامی هستند و مخالفت روز افزون خود را در هر فرصتی نشان داده اند. جمهوری اسلامی طی ۴۳ سال پس از استقرار کوشیده است سبک زندگی مورد نظر خود را به ایرانیان تحمیل کند. ولی با مقاومت بیشتر مردم و در صف مقدم آن زنان ایران روبرو شده و ناکام مانده است. هرچه رژیم ناتوان تر میشود و تحت فشارهای داخلی و خارجی قرار می گیرد، به خشونت بیشتر و جنایات سیستماتیک علیه مردم، بویژه زنان، فعالان سیاسی، مدنی و سندیکایی روی می آورد.
ما شش سازمان و حزب سیاسی جمهوری خواه و دموکرات ضمن تسلیت به خانواده محترم امینی و ملت ایران، بار دیگر رژیم جهل، جنایت و فساد جمهوری اسلامی و در راس آن علی خامنه ای را به عنوان عامل اصلی این جنایت محکوم می کنیم. اعتراضات همه حاکی از آن است که برچیدن گشتهای ارشاد و آزادی پوشش زنان خواست عمومی و عاجل مردم ایران است. ما از سازمان های بین المللی می خواهیم که این جنایت را محکوم کنند و کلیه مردان و زنان ایرانی در داخل و خارج از کشور را فرا می خوانیم که همدوش یکدیگر علیه خشونت لجام گسیخته حکومت به اعتراض برخیزند.
هیئتهای سیاسی ـ اجرائی:
اتحاد جمهوریخواهان ایران
جبهه ملیایران- اروپا (سامان ششم)
حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
حزب جمهوریخواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران
سازمانهای جبهه ملیایران در خارج از کشور
همبستگی جمهوریخواهان ایران (هجا)
۲۶ شهریور ۱۴۰۱ (۱۷ سپتامبر ۲۰۲۲)