مبارزات کارگران کشت و صنعت هفت تپه، نق زدن چپ رفرمیست حاشیه نشین
15-06-2021
بخش دیدگاهها و نقدها
860 بار خواندە شدە است
مبارزات کارگران کشت و صنعت هفت تپه، نق زدن چپ رفرمیست حاشیه نشین
دشمنی سنکالیست های چانه زن با شوراهای ضد سرمایه داری کارگران و مزدبگیران
تازگی رفرمیست های چپ حزبی و سازمان های قیم پیشه و به طور مشخص، سندیکاچی ها واتحادیه پرست های رفرمیست دشمنی خود را زیر پوشش "نقد" به دو فعال کارگری هفت تپه آقایان خنیفر و مسلم چشمه خاور به شوراهای کارگران ومزدبگیران و در کل و بخصوص به شورای کارگران ومزدبگیران هفت تپه نشان دادند. دوستان سندیکالیست بهتر است که افق و باورشان را ازایجاد سندیکا ونگرمعا مله گری با بورژوازی بر سر مطالبات کارگران و مزدبگیران از محدوده ی کارگاه ها و کار خانه های شهری و استانی فرا تر برده و بیشترگسترش دهند تا بتواند حد اقل به افقی فرا شهری و منطقه ای برسند، مگر نه این است که دغدغه ی ما انقلاب کارگران و مزدبگیران و ایجاد سازمان یابی این نوع انقلاب از سوی جنبش کارگری، افقی فرا جغرافیایی ملی را می طلبد. البته انتظار نمی رود که سندیکالیست ها و احزاب و سازمان های موجود مفهوم شوراهای کارگری حامل دموکراسی از پایین و ضد سرمایه داری را بعنوان تنها ابزار خود رهایی طبقه ی کارگردرک کنند. دوستان عزیز محمود صالحی، عثمان اسماعیلی، دیگر سندیکالیست ها و برخی از جریانات چپ رفرمیست سوای دشمنی شان با شوراهای واقعی و ضد سلسله مراتبی کارگران و مزدبگیران، فاقد آگاهی از خود انگیختگی و خود سازمان یابی این جنبش از یک سو و سوی دیگر بدون اینکه به گنجینه ی تجارب جنبش کارگری و فراز و فرود های این جنبش بخصوص مبارزات خلاق کارگران و مزدبگیران هفت تپه رجوع و توجه کنند، با جنجال، بوق و کرنا و نق زدن های مکرر، عقده ی بی افقی خود را از این جنبش، بر سرکارگران و مزدبگیران مبارز هفت تپه خالی می کنند. تبلیغات وجنجال شما سندیکاچی ها و جریان چپ رفرمیست بر علیه مزدبگیران هفت تپه بدون دلیل نیست. این جنبش تنها از نمایندگانی و فعالانی مثل خنیفر و مسلم چشمه خاورتشکیل نشده است و این جنبش از سال 1395 تا کنون نشان داد، که کیش شخصیت، رهبری حزب و یا سازمانی را برسمیت نمی شناسد و همه ی کارگران دخالت گر در تعیین سرنوشت خود هستند. لازم به اشاره است، که از زمان عروج مبارزات کارگران هفت تپه بر علیه خصوصی سازی نئولیبرالیسم در سال 95-1394 تا کنون، این جنبش به جریان چپ و راست رفرمیست و سندیکالیست ها، بی اعتایی کرداند و هم اکنون هم به ایراد گیری و جنجالی که شما برعلیه شوراهای ضد سرمایه داری راه انداخته اید اعتنا یی نمی کنند. کارگران و مزدبگیران هفت تپه، آذرآب و هپکو بیش از یک ده است که پرچم مبارزاتی ضد سرمایه داری را بدست گرفته اند و در اینجا بخصوص کارگران ومزدبگیران هفت تپه هنوز هم این روند را پیش می برند و هنوزهم پرچم دار این مبارزات می باشند و شما ها هنوز بدنبال قانونی کردن سندیکا ها و اتحادیه های چانه زن با بورژوازی هستید و احزاب و سازمان ها روئیای اینکه بتوانند نشریاتشان را در فلان پاساژ یا قهوه خانه ، میدانها و یا جلوی دانشگاه ها درایران بفروشند امیدوارو راضی شده اند. بی دلیل نیست که برخی از این احزاب و سازمان ها و با حمایت از "کمپین نه به جمهوری اسلامی" به دنبالچه ی رضای جوان و نیروهای "لیبرال" تبدیل شده اند. اما این دوستان غافل از این هستند، که سال هاست تاریخ مصرف سندیکاهای معامله گر چانه زن، و سازمان های سلسله مراتبی و خارج از طبقه ی کارگر و مزدبگیران به پایان رسیده است. پیشنهاد می کنم، بهتر این است که احزاب ، سازمان ها و سندیکالیست ها، از خر بورژوازی پیاده شوند و به صف دخالتگران در عمور شورا های کارگران ضد سرمایه داری بپیوندید. رفقا و همکاران عزیز، من درانتهای این مطلب برای آگاهی بیشتر همکاران و فعالان کارگری متن اطلاعیه دوستان صالحی و عثمان اسماعیلی را درج می کنم و قضاوت را به عهده ی شما می گذارم. اما نباید فراموش کرد، که کارگران و مزدبگیران هفت تپه در یک ده بیش از307 اعتراض، راهپیمایی و اعتصاب در رویارویی با دولت سرمایه داری وقت انجام داده است. همچنین همانطوری که آگاه هستیم استادگی و رویارویی کارگران و مزدبگیران هفت تپه بر علیه رژیم ارتجاع سرمایه داری اسلامی نتوانست بخش های دیگری از جنبش کارگری را هم زمان ومتحد وارد خیابان کند. این وضعیت برای فعالین کارگری بر بستر تجربیات شوراهای کارگری در انقلاب شکست خورده 57 کاملن روشن بود که کارگران ومزدبگیران هفت تپه به تنهایی نمی توانستند و نمی توانند کار رژیم تا دندان مسلح اسلامی را یکسره کنند، ما از این وضعیت کاملن با اطلاع بودیم، از این وضعیت هم با اطلاع بودیم، که پافشاری بر شعار نه به خصوصی سازی حتمن مفهومش برگشت به سرمایه داری دولتی نبود و انتظار داشتیم که این راه کار همه گانی شود، هرچند کارگران و مزدبگیرانی مثل آذر آب، صنعت فولاد،هپکوو .... به صورت پراکنده و نه هم زمان به اعتراض و اعتصاب دست زدند. این را هم می دانستیم که هرچند جامعه درحال گذار به اعتلای انقلابیست اما ما فعالان کارگری می دانستیم که روند اعتلا حالت همه گیری سریع و یکنواخت را در سطوح مختلف جامعه ندارد و همه جانبه نمی باشد. بلکه حرکتی نا موزون خواهد داشت، با این وجود فعالین کارگری بر این باور بودند، که با ایستادگی و ادامه ی اعتصاب این اعتلا، کارگران ومزدبگیران را از وضعت تکراری اعتصاب برای تعین تاکتیک بعدی کمک خواهد کرد. اما همانطوری که همگی اطلاع داریم چنین نشد و سازمان خصوصی سازی با فشاری که از سوی کارگران و مزد بگیران هفت تپه مواجه شده بود، عقب نشینی کرد و هفت تپه به مالکیت دولت سرمایه داری برگشت. هر چند که کارگران و مزدبگیران هفت تپه با جشن و پایکوبی این روند از مبارزات خود را با رقص پای کوبی جشن گرفتند، اما به قول اسماعیل بخشی از نظر عینی کارگران به مرحله ی صفر یا به باورمن به مرحله ی نوینی رسیده اند. اما کارگران باید بدانند که دشمن طبقاتی که چندی قبل کارگران و مزدبگیران را برای ادامه ی استثمار به بخش خصوصی واگذار کرده بود، امروز بعنوان دشمن طبقاتی دوباره ظاهر شده است و کارگران و مزدبگیران هفت تپه، می باید خود را از زیر یوغ ارتجاع سرمایه داری دولتی یا خصولتی رها سازند. به هر رو در روند فراز و فرود مبارزه ی طبقاتی که کارگران و مزدبگیران هفت تپه بر علیه سرمایه داری دولتی و سرمایه داری خصوصی یا خصولتی پیش برده اند، توانسته اند با اندوخته ای از تجارب برای حرکت بعدی، خود را آماده نبرد طبقاتی کنند. در این جا مجددن ضروری است اشاره شود که شرایط موجود می طلبد، که چپ های رفرمیست و جنجال بپا کن به جای اینکه به کارگران و مزدبگیران هفت تپه خرده گیری کنند، یک کمی به وضعیت اسف بار خود بپردازند، زیرا هرروزبدنه سازمان ها و احزاب شان ریزش می کند و مداوم در حال تجزیه به سمت صفر گرایش دارد.
اطلاعیه محمود صالحی و عثمان اسماعیلی
«طی روزهای اخیر مطلع شدیم #محمد_خنیفر و #مسلم_چشمه_خاور از کارگران و فعالین کارگری شرکت کشت و صنعت #نیشکر_هفت_تپه که از زمان شروع اعتراضات و اعتصابات کارگران این شرکت در سال ۱۳۹۷ تا جشن و پایکوبی برای #خلع_ید از #اسد_بیگی و دولتی کردن شرکت فوق الذکر، در به اصطلاح «شورای کارگری هفت تپه» فعال بودند، در یک نشست رسانهای که روز دوشنبه دهم خرداد ماه سال جاری از سوی ستاد انتخاباتی آقای ابراهیم رئیسی زیر نام «مقابله با ساختار فسادزا در ایران قوی» ترتیب داده بودند؛ شرکت کرده و خوراک تبلیغاتی کاندیدای مذکور را مهیا کردند.
شرکت این کارگران و فعالین کارگری در ستاد انتخاباتی کاندیدای خاص، به این دلیل ما را بر آن میدارد تا مواضعمان را چون سنوات گذشته رو به جامعه و طبقهی کارگر اعلام داریم که نامبردگان از سازمان دهندگان اعتراضات و اعتصاباتی بودند که گویا بیرق پیشروی جنبش کارگری را بر دوش گرفته (یا حداقل این گونه القا کرده بودند) و در این راستا صراحتاً بیان میداشتند «مرتجعین، ناسیونالیستها و فرصتطلبان خودشان را به ما نچسپانند، آلترناتیو ما #شوراهای_کارگری است» شوراهایی که آلترناتیو ما بعنوان عضوی از جنبش کارگری نیز میباشد و برای احقاق آن سالهاست سازمانیابی طبقهی کارگر علیه ساختار فسادزای سیستم سرمایهداری جهانی را در دستور کار خود داریم؛ به همین دلیل از فعالین به اصطلاح «شورای کارگری هفت تپه» این انتظار میرود ، برای تنویر اذهان عمومی، علی الخصوص طبقهی کارگر توضیح دهند که چه اتفاقی رخ داده که از عالیترین آلترناتیو طبقهی کارگر علیه سیستم سرمایه، پایین آمده و به ناگه در دامان کاندیدایی افتادهاند که طی سالهای اخیر در رأس قوه قضائیهای قرار داشته که هرگونه اعتراض کارگران، معلمان، دانشجویان، زنان، فعالین سیاسی و… به وضع موجود را با سختترین نحو ممکن سرکوب کرده و فعالین بیشماری با طرح اتهامات واهی و کاملاً سلیقهای به زندانهایی بعضاً طویل المدت محکوم کرده است! لذا بر حسب وظیفه بهعنوان عضوی از جنبش کارگری ایران مخالف هرگونه کج روی و آدرس اشتباهی دادن به طبقهی کارگر بوده و در مقابل آن ایستاده و هزینهاش را نیز متحمل میشویم.
طبقهی کارگر حق دارد بداند کس یا کسانی که بهعنوان رهبر جنبش کارگری در جامعه مطرح میشوند، آنها را به کدامین سر منزل مقصود میرسانند.
عثمان اسماعیلی و محمود صالحی
پانزدهم خرداد ۱۴۰۰ زندان مرکزی سقز»
نابود باد سیستم سرمایه داری به حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران
زنده با شوراهای انقلابی ضد سرمایه داری کارگران ومزدبگیران
خرداد مان 1400
12.06.2021
علی برومند